Tumgik
#جاهلی
iranian-girls · 2 years
Video
‏‎😏 متاثر و ناراحت که آخه چرا سیل نابودمون نکرد😭 و بدین سان بود که برو بچه ها رو برداشت ساک و زنبیل جمع کردن اومدن دل به آب بسپرن. #وايرال #بهترينهاي_اينستا #پستهای_وایرال #پستهای_برتر #جهل #جاهلی #مرگ_دسته_جمعی #احمق_قاتل_خانواده #خودشوبکشتن_داد #دل_بدریازد #بسم_الله_بگووراه_بیفت #بسم_الله_بگووراه_بیفت #الهی_بامیدتو #جنایت #stupid #asshol #fool #flood #flood #River # drowning #Death due to suffocation # Death of the family‎‏ https://www.instagram.com/p/ChCNawyD2Iv/?igshid=NGJjMDIxMWI=
1 note · View note
shahlatux · 1 year
Text
تن نیم‌برهنه
تو ای مرد که از تن نیم‌برهنه ای من می‌هراسی
ولی هنوز
به پستانهای جوان یک زن می‌اندیشی
هنوز، هر شام
زیر سقف ِ تاریک
با کفری مطلق
دستی بر اندام برخاسته ات می‌کشی
تو جاهلی
معاشقه نمی‌دانی
تو با چشمان بسته
هر زیبایی را
هر لمس را
گناه کبیره می‌پنداری
ولی هنوز
به لبهای عنابی یک زن می‌اندیشی
من به حال تو دل می‌سوزانم ای تخریب گر
که بارها به نام پیامبران جعلی
خون دوشیزگان ریخته ای
ولی هنوز هر شام
در کلبه ای تاریک اوهامت
به موهای براق یک زن آویزان شده ای
شهلا لطیفی
دو نوامبر ۲۰۲۲(میلادی)
0 notes
naozad · 2 years
Text
گروهی از مردم اگر عالمی در تأیید خواسته‌های نفسشان نیابند جاهلی می‌سازند و او را عالم می‌نامند و دنباله‌رو او می‌شوند..
عبدالعزیز الطریفی
0 notes
hejabshahr · 3 years
Text
راهنمای خرید چادر مشکی
چادر به عنوان یکی از پوشش های مناسب و برتر در میان زنان مسلمان شناخته شده است رنگ، طرح و تزئینات چادر در هر منطقه و شهری برخاسته از سلیقه و نگرش زنان آن ناحیه است و از شهری به شهری دیگر متفاوت بوده است. با ورود اسلام اموی به ایران، فرهنگ ظاهر اسلامی، تحت تأثیر بخشی از تعصبات جاهلی عربی، مردم را دچار زدگی از اسلام می کند، تا زمانی که فرهنگ شیعی و علوی در ایران جا می افتد.
در زمان صفویه بود که آئین شیعی برای اولین بار آیین رسمی مسلمانان ایران می شود. در آن دوره، چادرهای ایرانی؛ اندرونی و بیرونی بودند. چادر اندرونی همان چادر نماز ی�� نیم دایره ای است که امروزه خانم ها به سر می کنند. در آن زمان تنها برای اندرونی و نماز استفاده می شد و برای فعالیت اجتماعی و برونی چادر کمری یا قجری که چادر اصیل ایرانی است، استفاده می شود.
در حال حاضر هم این مدل های چادر در بین بانوان ایرانی وجود دارد:
• چادر ساده:
این چادر را همگان می‌شناسند. چادری که از یک قواره پارچه یعنی 5/4 متر با عرض 115- 110 سانت به صورت دو تکه دوخته می شود. اگر عرض پارچه 180 سانتیمتر باشد، یک تکه می شود. برخی از خانم‌ها برای این که راحت تر بتوانند آن را روی سر نگه دارند به آن کش می زنند. برخی هم برای این‌که ساده نباشد، نوار تزئینی روی لبه چادر می دوزند.
1 note · View note
amir1428 · 2 years
Photo
Tumblr media
«هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان می‌رود» شعری از #استاد_شهریار به مناسبت ۲۱ آذر و فرار فرقه دست‌نشانده دموکرات یکی از بهترین اشعاری که مناسبت ۲۱ آذر و فرار اهریمن فرقه دموکرات و عناصر #شوروی از خاک #ایران سروده شده است، شعر زیبای زیر از استاد شهریار است. اشارات و مضامین بسیار جالبی را شهریار در این شعر آورده است: از خرابی‌هایی و بی‌رسمی‌ها و «بار قحط و رنج و درد» که فرقه در #آذربایجان آورد، تا ذات بیگانه و بیگانه‌پرست بودن فرقه و هشداری که #شهریار درباره امکان بازگشت این اهرمن از شوروی می‌دهد. اما بیت آخر آن مضمونی جالب و نیز مطایبه‌آمیز نیز دارد. در مصرع نخست این بیت، از شر «چکّش» که نماد #سوسیالیسم و شوروی است (داس و چکش شوروی) می‌گوید که از سر ما ایران کنده شد و در مصرع دوم، از پررویی ارباب فکری تجزیه‌طلبان می‌گوید که رفتن آن سخت‌تر از خروج ارتش سرخ از خاک ایران است. امروز نشانی از شوروی در جهان نیست، اما عروسک تجزیه‌طلبی که زمانی نخ آن دست شوروی بود، امروز هم خود در پررویی و وقاحت روی شوروی را سفید کرده و هم گردانندگان دیگری در #خاورمیانه و غرب پیدا کرده است. فکر منحط تجزیه‌طلبی در ایران اگرچه بسیار حاشیه‌ای و فاقد پایگاه اجتماعی اصیلی است، همچون عروسک و ابزار دست بیگانگان ظهور یافته و پای ثابت پروژه‌های ضدایرانی مانند تلویزیون موسوم به «ایران اینترنشنال» و برنامه‌های بی بی سی فارسی مانند پرگار و یک دو جین رسانه‌های مجازی است و با تأسف فراوان باید گفت که در داخل نهادهای دولتی و عمومی کشور (مانند برخی مراکز دانشگاهی و پژوهشی رو به زوال) هم سخنگویان و مروجان جاهلی پیدا کرده که مصداق همان «پررویی»ای هستند که استاد شهریار می‌گفت. هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان می‌رود آن نمک‌نشناس، بشکسته نمکدان می‌رود گرچه بام و در به سر کوبید صاحب‌خانه را خانه آبادان که جغد از بوم ویران می‌رود از حریم بوستان باد خزانی بسته باد با سپاه اجنبی از خاک ایران می‌رود خاتم جَم گو به وقت آصف دوران قوام اهرمن دیدم که از ملک سلیمان می‌رود بار قحط و رنج و درد آورد و رفت گو بماند درد را، کز سینه پیکان می‌رود دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید ترسم آخر بازگردد چون پشیمان می‌رود شرّ آن کوبنده چکّش از سر ما کنده شد لیک از رو مشکل این کوبنده سندان می‌رود https://www.instagram.com/p/CXrYy87u9tQ/?utm_medium=tumblr
0 notes
patogheketabsem · 3 years
Photo
Tumblr media
📚 📌#امام_حسین_و_جاهلیت_نو 👤#جواد_سلیمانی 📚#دفتر_نشر_معارف ‌ _____________________ این کتاب، مبانی و ریشه‌های نهضت سیدالشهدا(ع) رو مورد بررسی قرار داده. تجدید حیات جاهلیت در عصر امام و نحوه ی برخوردشون با این موضوع هم مورد بحث قرار گرفته. ‌‌ ‌ در این کتاب، سیمای جامعه در چهار مقطع ارائه شده👇 تاریخ جاهلیت، عصر بعثت، دوران حکومت سه خلیفۀ اول و روزگار پادشاهی فرزندان ابوسفیان ‌‌ اوضاع ارزشی، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی هر دوره بیان شده و با مقایسۀ تطبیقی عصر بعثت و دوران سه خلیفۀ اول و عهد معاویه و یزید با عصر جاهیلت عرب، فروکش کردن خصائص جاهلی در عصر بعثت و حیات مجددش در عهد سه خلیفۀ اول و استقرار کاملش در دوران معاویه و یزید نشون داده شده. _____________________ #جاهلیت_مدرن #جاهلیت_نوین #عرب #کتاب_امام_حسین #محرم #نهضت_عاشورا #ابوسفیان #معاویه #یزید #پاتوق_کتاب_سمنان #پاتوق_کتاب #پاتوق_بوک #فروشگاه_کتاب_اشراق #patoghbook https://www.instagram.com/p/CSj8WxMq3uJ/?utm_medium=tumblr
0 notes
haamoonhashemi · 3 years
Photo
Tumblr media
#جوونی و جاهلی😅 ۱۳۸۳ تبریز #ماتریکس توری 😂 #matrix عکاس: دکترای اقتصاد!😅 @mtm_31 هشتک: عینک ممد ندروند که با یه ادکلن طاق زدم😅 @mohammad_nader40 (at Tabriz, Iran) https://www.instagram.com/p/CFrh026AQhm/?igshid=1mmfewhuwtj7j
0 notes
archaeologyhub · 3 years
Link
در این اوضاع سردرگم،‌ افرادی هستند که این روزها قوز بالای قوز شده‌اند،‌ سود جویانی که برای منفعت خود،‌ و با فریب مردم خود را باستان‌شناس جا می‌زنند و برای کارشناسی‌های مضحک پول به جیب می‌زنند،‌ و در کنار آن کسب شهرت می‌کنند. این روزها نام پوآرو جوان جاهلی که خود را کارشناس باستان‌شناسی جا می‌زند،‌ گمنام‌تر از نام جاهل‌های غداره به دست همچون وحید مرادی و هانی کرده نیست. یک روز خبر کاروان آموزشی گنج‌یابی منتشر می‌شود،‌ یک روز خبر فرار،‌ یک روز خبر بازداشت،‌ یک روز شاهد آن هستیم که به استادان باستان‌شناسی توهین می‌کند،‌ یک روز پیج‌های جعلی برای تخریب استادان باستان‌شناسی درست می‌کند،‌ و دست آخر خبر گفتگوی لایو با رسانه صدای میراث منتشر می‌شود، و به بهترین شکل ممکن تریبون غیر رسمی او رسمیت می‌یابد،‌ و بعید نیست فردا ایسنا و ایرنا و … هم با او گفتگوهایی ترتیب دهند و پس از مدتی عملا او را به یک قهرمان ملی تبدیل کنند. راه درست برخورد با این افراد چیست؛ به نظرم تنبیه چاره کار نیست،‌ می‌بایست این افراد بازداشت و در اختیار یک روانشناس قرار گیرند و با تشکیل یک جامعه آماری مناسب از این افراد که قطعا مشکل در فهم مسائل دارند،‌ آن‌ها را مورد مطالعه قرار دهیم تا ریشه‌ی مسئله را پیدا کنیم و در نهایت با شناسایی مشکلاتی که به فهم غلط مسائل در زمینه ��یراث‌فرهنگی منجر می‌شود،‌ آموزش را از پایه و در مدارس شروع کنیم. شاید این ��یدگاه بسیار فرا واقعی باشد،‌ اما ناممکن نیست و شاید چند نسل زمان ببرد اما جلوی ضرر را از هر کجا بگیریم،‌ منفعت است.
0 notes
ndareez-blog · 4 years
Text
تعصب، جاده ایست که به جاهلیت و کفر پایان می یابد
اشخاصی که بوی گند تعفن تعصب از دهن های گنده شان بیرون می آید، و تخم کفر و نفاق را در جامعه پخش می نمایند، از دایره امت رسول الله (ص) بیرون اند، مومنان نباید در دام فریب و سوسه های شیطانی آنان گرفتار شوند.
زیرا پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، در حدیث مبارک شان این عمل جاهلی و کفری را خارح از شان و شرف پیروانش می داند.
چنانچه از حضرت جبیر بن مطعم رضی الله تعالی عنه روایت است که جناب رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: از ما نیست (از پیروان من نمی باشد)، کسی که به سوی عصبیت دعوت می کند (قوم پرستی)، و از ما نیست (از پیروان من نمی باشد)، کسی که به خاطر عصبیت می جنگد (قوم پرستی )، و از ما نیست (از پیروان من نیست)، شخصی که به خاطر عصبیت بمیرد (قوم پرستی).
اصل حدیث شریف: عَنْ جُبَيْرِ بْنِ مُطْعِمٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم قَالَ «الَيْسَ مِنَّا مَنْ دَعَا إِلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ قَاتَلَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ وَلَيْسَ مِنَّا مَنْ مَاتَ عَلَى عَصَبِيَّةٍ». (رواه ابو داود، باب فی العصبیة، رقم: 5121).
Tumblr media
0 notes
vitamineketab · 4 years
Photo
Tumblr media
معیشت پرهیزکارانه: (تقوا در کلام رهبر معظم انقلاب) تقوا یعنی مراقبت از خود، انسان دائم باید مراقب خود باشد، هم مراقب اعمال و رفتار خود، هم مراقب دلِ خود باشد؛ مراقب حسد نورزیدن، مراقب بدخواه دیگران نبودن، مراقب وسوسه به دل راه ندادن. این مراقبت موجب می شود که انسان نلغزد و اگر لغزید خیلی صدمه نخورد. مراقب باشید مه چه می کنید توجه کنید که این سخن و این اقدام و این تصمیم به زیان انسانیت و دین خودتان نباشد. تقوا یعنی پرهیز در حال حرکت. ما نباید نگاه کنیم که دیگری چه می کند ببینیم که ما چکار باید بکنیم. دنبال دنیا ندوید اگرچه دنیا دنبال شما بیاید. این از لوازم تقواست. مسلما وقتی انسان به قدرت لایزال الهی وصل شد، شکست ناپذیر می شود. ما از جوان می خواهیم که در عین پاکی و پارسایی و دین داری، بانشاط باشد از تنبلی و بیکارگی بپرهیزد. گاهی همین انحراف درونی، ایمان و عقیدهٔ ما را تغيير می دهد. عزت و قدرت در سایهٔ تقوا و تمسک به قرآن است اینها را اگر ما رعایت کردیم دیگران همراه ما باشند یا مقابل ما باشند خدای متعال، پشتیبان ما خواهد بود. باب تضرع الهی را از امروز باز کنید؛  نوافل را که مقرب الی الله هستند از امروز شروع کنید. اصول اسلام باید بر دنیا حاکم شود نه اینکه اصول غلط دنیای جاهلی و استکباری، خودش را بر ما تحمیل کند. معنای تقوا عبارت است از توجه و پاییدن خود؛ مراقبت دائمی کردن از خود و تن به غفلت ندادن. خداوند وعده می دهد اگر تقوا پیشه کنید سعادت دنیوی و اخروی را بهشما عطا خواهد کرد. تقوا مادر همه نیکی هاست. هر انسانی قابل فاسد شدن است هر کس باشد می توان فاسدش کرد مگر متقین. آنچه ما را قوی می کند تقواست. ایمان: با بندگان خدا خوب بودن و از اختلاف های کوچک راحت صرف نظر کردن، با دشمنان خدا سر سخت بودن و ذره ذره را به حساب آوردن. آنچه که جامعه ما را فاسد می کند غرق شدن در شهوات است. کلید اصلی باز کردن قفل های گوناگون، اهمیت دادن به علم است. دعای مکارم اخلاق: پروردگارا مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزکاران ملبس کن، لباس پرهیزکاران در گستردن عدالت، فرو بردن خشم، فرو نشاندن آتش های بین افراد و اصلاح ذات البین است. #vitamineketab #ویتامین_کتاب# کتاب # سید_علی_خامنه_ای# معیشت_زندگی# پرهیزکار# دعا# جامعه# سبک# سبک_زندگی (à Mashhad, Iran) https://www.instagram.com/p/CFUMVthlLC7/?igshid=qn5a2yudlme6
0 notes
volghan · 5 years
Text
کتاب سیمای زن در فرهنگ ایران - جلال ستاری
New Post has been published on https://www.ketabane.org/book/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%db%8c%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%b2%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1/
کتاب سیمای زن در فرهنگ ایران - جلال ستاری
Tumblr media
كتاب سيماي زن در فرهنگ ايران اثر جلال ستاري مي‌باشد كه در نشر مركز به چاپ رسيده است.
زن، این آفریده‌ی سرشار از لطافت خداوند، در میان تراوشات معنوی شاعران و در روایات تاریخی مورخان، بدون آنکه مصداق خاصی در نظر باشد؛ همواره ستایش شده و لطافت و زیبایی‌اش به همراه حیات‌بخشی‌اش مورد تقدس قرار گرفته است. زن یا شاه‌کار خلقت با قدرت جمال و جلالش اما در میان اقوام و ملل با نگاه‌های متفاوتی روبه‌رو بوده که گاه این نگرش‌ها تفاوتی آشکار با آنچه که شاعران، عارفان و حتی بزرگان دینی و ملی در وصف زن، گفته‌اند؛ داشته و این واقعیت تلخ که نوعی تضاد بین قول و فعل است، و عامل بزرگ جفا دیدن این خلقت خداست؛ دلیلی بر نگارش کتاب حاضر شده است. نویسنده با این نگاه واقع بینانه که در جای جای جهان به استناد آمار و ارقام و با فرهنگ‌ها و ملیت‌های مختلف، این ظلم و تعدی به حقوق زنان می‌شود؛ و تعجب از تفاوت رفتار عالمان بی‌عملی که به حقوق زن در جایگاه انسان، واقفند و با این علم، ظلم و تجاوز در حق او روا می‌دارند، اثر پژوهشی خود را به رشته‌ی تحریر درآورده است. او با تحقیق در پیشینه‌ی تاریخ و نگاه ادیبان سرتاسر جهان این شکاف عمیق بین قول و عمل را مورد بررسی قرار داده تا به این نتیجه برسد که چه عامل و عواملی سبب‌ساز جدایی میان عشق و زناشویی شده و یا چرا گفته‌ها و کرده‌ها با هم، هم‌خوانی ندارند. با وجود اینکه این اثر، جزء آثار تاریخی نیست اما پیشینه‌ی زن را در جوامع ایران باستان به بررسی نهاده؛ اما بنا به ضرورت، نگاهی نیز به این جایگاه در جوامعی چون عرب جاهلی داشته؛ تا اثری جامع را در شناساندن جایگاه زن بیان داشته باشد. او با نمایش جنبه‌های مثبت و منفی موقعیت و منزلت زن در نگاه عوام و خواص و با استناد به شواهد تاریخی و نگاشته‌های ادبی اعم از اشعار و متون، هدف و دیدگاه خود را بیان می‌دارد تا با این نگارش، قدمی در رساندن زن به جایگاه واقعی‌اش در تمام جوامع برداشته باشد؛ چه جوامع مردسالار، چه جوامعی که با شعار برابری و مساوات، به بیگاری کشیدن از زن روی آورده‌اند.
0 notes
r1478963t · 4 years
Photo
Tumblr media
سوگند می‌‌‌‌‌‌خورم که به هر آن‌‌‌‌‌‌چه کلیسای مقدس کاتولیک رمی و با الهام از حواریون، حقیقت می‌‌‌‌‌‌شمارد، تبلیغ می‌‌‌‌‌‌کند و تعلیم می‌‌‌‌‌‌دهد، همواره باور داشته‌‌‌‌‌‌ام، اکنون نیز باور دارم و به لطف خدا در آینده نیز هم‌‌‌‌‌‌چنان باور خواهم داشت. ولی پس از این‌‌‌‌‌‌که بارگاه مقدس، به‌‌‌‌‌‌طور رسمی به من اخطار کرد که دیگر به این عقیده‌‌‌‌‌‌ی دروغین باور نداشته باشم که «خورشید مرکز جهان و بی‌‌‌‌‌‌حرکت است و زمین مرکز جهان نبوده و حرکت می‌‌‌‌‌‌کند»، قول می‌‌‌‌‌‌دهم نه به‌‌‌‌‌‌ طور شفاهی یا کتبی، به این دیدگاه غلط پایبند نباشم و از آن دفاع به عمل نیاورم و آن را آموزش ندهم. این قسمتی از متن توبه نامه گالیله در مقابل دادگاه کاردینال های کلیسا هست اما..... هنوز زمین به دور خود و خورشید می چرخد ولی هنوز هستند احمق های جاهلی که عقاید پوسیده خودشون رو به خاطر منافع شخصی شون به بت پرست های مسخ شده دیکته می کنند https://www.instagram.com/p/B45J_G-nx3D/?igshid=12w9a5ys4jury
0 notes
ramezazimi7 · 5 years
Photo
Tumblr media
«۵۳» سال قبل از امروز، فرزند فرزانه‌ی امت اسلام «سید قطب» (رح) برای برچیدن نفوذ فکری و مادی نظام‌های جاهلی و استعماری و برای بیداری نسل خوابیده در دامن انحطاط، پای چوبه دار رفت و با اشتیاق تمام، شربت شهادت را نوشید! خداوند از «سید» بپذیرد و امت اسلام را نصرت نصیب کند تا یکبار دیگر رهبری سالم دنیا را به‌دست گرفته و بشریت را از گودال هلاکت‌بار نظام‌های بشری نجات دهد. 63 آغاز روشنایی @Sixty_Three_Years http://63years.com https://www.instagram.com/p/B1wtKQTFZ6N/?igshid=19wdxd7dzua0r
0 notes
siresalehan-blog · 5 years
Photo
Tumblr media
‏‎﷽ 💱 #بازار_جاهلانه_مهریه | قسمت دوم . 📚 سیدالطائفتین علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی قدس الله سره در کتاب " مطلع انوار ، ج۱۰ ، ص ۴۹۵ " فرموده اند: . ✍🏻...[از پی آمد های مهریه سنگین ]وثانیاً:درشب مذاکره ومعارفه فی ما بین ارحام زوجین که به شب "بله بران" معروف است،به جای صمیمیت ومحبت،تباغض و منیت و خود فروشی در شب مذاکره فی ما بین صورت میگیرد. زیرا خاندان عروس تاحدامکان سعی میکنند خود را ذی ارج قلمداد کنند وبا شواهد وامثال وکسب و شهرت و سایر امور اعتباریه،دختر خود را گران قدر و پربها جلوه دهند تامهریه ای را که می خواهند بر آنها قالب زنند، جای خود را بگیرد؛ و خاندان داماد نیز برای آنکه زیاد نباخته باشند،تا سرحد قدرت برای شکستن دعاوی مقابل میکوشند و با شواهد و امثال و بیان نمونه ها میخواهند قدر واقعی دختر را بنمایانند،بلکه در برابر حریف نیز اورا از اقران عادی خود پایین تر آوردند تاکمتر بپردازند! ودر حقیقت مجلس معارفه که باید یک مجلس صفا ومحبت ویک محفل انس وپیوند میان دو خاندان تازه به هم پیوسته باشد،به یک مجلس خودفروشی و شخصیت طلبی و خودنمایی و ارائه کالا دربرابر گرانترین قیمت در بازار عرضه واگر در اغراق نگوییم، مثل بازار خرفروشان که آنها رابه حراج میگذارند وباچوبه حراج به بالاترین قیمت میفروشند،خواهد شد.یعنی نکاح که یک امر عبادی و سنت حسنه است.تبدیل به یک دکان داری وبازار خرید وفروش امتعه میگردد.ودختر معصوم جوان نیز شهید افکار جاهلی اقوام خود شده ومانند کالا باید به بازار عرضه تقدیم شود. کجا رفت شرف انسانیت؟کجا رفت روح پیوند و پیوستگی؟ مجلس مذاکره ومعارفه وتعیین مهریه که اولین محفل انس وجمعیت میان دو گروه است،باید از بالاترین ارزشهای انسانیت و ایثار و گذشت و محبت و صمیمیت و پیوند دوستی وعقد موالفت و موانست برخوردار باشد. این است روح اسلام! این است آن آیین پاک سرمدی! این است سیره سروران و اولیا گرامی! و ثالثا: مهریه سنگین، پیوسته دختر را متجبّر و در برابر شوهر مستکبر میدارد و روح تواضع و خشوع رااز او میگیرد، پیوسته دختر به اتکاء مهریه سنگین خود و عدم امکان پرداخت شوهر، اورا در امر و نهی و جبروتیت قرار میدهد؛ومرد نیز از اول عقد خود رازیر بار سنگین مهریه مشاهده میکند،و مهریه سنگین عقده ای بر دل او میگردد . | #ادامه_دارد... | #سیره_صالحان #علامه_سید_محمد_حسین_حسینى_طهرانی #علامه_طهرانی #علامه_طهراني #علامه_حسینی_طهرانی #علامه_تهرانی #مطلع_انوار #مهریه #مهریه_سنگین #مهرالسنه #طلاق #طلاق_توافقی #طلاق_عاطفی #طلاق_جنسی #زن #مرد #پسر #دختر #ازدواج #ازدواج_آسان #عقد‎‏ https://www.instagram.com/p/BsLqtp_jNWY/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=74xenqmd797s
0 notes
amir1428 · 4 years
Photo
Tumblr media
پیشینه آواز خراباتی (جاهلی) کوچه باغی یا باباشمل (بیات تهران) تا پیش از سیل مهاجرت مردم به تهران در دوره پهلوی دوم، پایتخت سیاسی ایران هویت فرهنگی متمایز از دیگر نقاط کشور داشت که از یکی از نمادهای بیادگار مانده آن دوران را میتوان در سبک آواز خاص تهران قدیم بنام کوچه باغی یا باباشمل جستجو کرد که توسط لوطی‌ها و داش مشدی‌‌ها خوانده میشد. آنان آخر شب و درحال عبور از کوچه‌ها نوعی آواز برگرفته از موسیقی دستگاهی میخواندند که بعدها به عنوان بیات تهران هم معروف شد. این شیوه بعدها به سبک جاهلی و بیات ری نیز معروف شد و اولین کسی که رسماً در این سبک خواند جواد بدیع زاده خواننده ترانه مشهور خزان عشق (شد خزان) بود و اولین صفحه رسمی بیات تهران را در سال ۱۳۱۴ در حلب سوریه با همراهی ویلن صبا ضبط کرد که روی اول صفحه، دعای عاشق و روی دوم آن، نفرین عاشق نام دارد که اشعارش از شاهد کفاش خراسانی است. بدیع زاده در کتاب خاطراتش از چگونگی علاقه‌اش به این سبک که در واقع غیر ردیفی است، میگوید: در تدارک سفر بیروت و حلب برای ضبط صفحه بودم، شبی در منزلم ذکاءالملک فروغی، ملک‌الشعرا بهار، سیدکاظم اتحاد (مدیر روزنامه امید) صبا، حبیب سماعی و حسین یاحقی مهمان بودند و ساز و ضرب و حال و هوایی در آنشب برقرار بود. دائیم سید یحیی، هم سر زده وارد شد و پس از مدتی، غزلی از سعدی را در دستگاه ماهور خواند که جمع و از همه بیشتر من تحت تاثیر قرار گرفتم و به وجد آمدم. نوبت به من که رسید، به سبک داش مشدی‌های تهران، غزلی از سعدی را خواندم. خوب شد که این آواز را آن شب خواندم، زیرا پس از خواندنم، درِ مکتب و مدرسه‌ای به رویم باز شد و فروغی را صد برابر از آنچه میشناختم، شناختم. فروغی ضمن تشویقم گفت: این هم طرز مطلوبی از خواندن است، ولی نکته‌ای که باید تذکر دهم اینست، که این رقم آواز را با شعر سعدی، حافظ و این قبیل شعرا نباید خواند، بلکه جایز است بگوئیم آواز خسته دلان. باید با اشعاری که حالت درونی آنها را نشان میدهد، خواند، مثل مخمسات و مسمطات وحشی یا شاهد کفاش خراسانی که شاعری است سوخته دل. اشعاری بنام دعای عاشق و نفرین عاشق دارد که برای این نوع آوازها مناسب است. این رقم آوازها، از آوازهای سنتی قدیم است و نباید گفت آواز باباشمل بلکه این آواز هم همان آوازهای قدیم که بنام بیات معروف است مثل بیات اصفهان، بیات ترک، بیات کرد و بیاتهای دیگر. باید بگویید بیات ری که در واقع میرساند که اهل ری در قدیم در کوچه و بازار این رقم آواز میخواندند و یا بگویید بیات تهران. آواز بیات تهران جدا از موسیقی دستگاهی ایران نیست،(کپشن) https://www.instagram.com/p/CDekfDunYMl/?igshid=wrkqg3kaei3c
0 notes
iranayande · 4 years
Text
آیا محمد وجود خارجی داشت؟
نگاهی کوتاه به کتاب: اسلام در سایۀِ شمشیرها چکیده: «تام هُلاند (Tom Holland)» نویسنده کتاب «اسلام در سایه شمشیرها» بر این باور است که تاریخی که ما امروز به نام تاریخ اسلام میشناسیم واقعیت ندارد و باید آنرا به کمک یافته های باستانشناسی بازنگری و دوباره نویسی کرد. با آنکه در تاریخ سنتی که هم اکنون ما از اسلام میشناسیم گفته میشود که انگیزه عرب ها برای کشورگشایی هایشان گسترش دین اسلام بوده است، ولی یافته های تاریخی نشان میدهند که کمابیش تا ۲۰۰ سال پس از پایان کشورگشایی های تازیان عرب هیچ نام و نشانی از محمد و قرآن در کشورهای زیر سلطه آنها وجود نداشته است. از اینرو او چنین نتیجه میگیرد که تاریخ پیدایش دین اسلام را باید از تاریخ کشورگشایی های عرب جدا ساخت. دین اسلام ۲۰۰ سال پس از کشورگشایی های عرب از سوی حاکمان مسلمان به ویژه عباسیان درخدمت هدف های سیاسی/رزمی و در راستای ادامه اشغال کشورهای زیر سلطه بکار گرفته شُد. سرآغاز: نویسنده و گذشته نگار «تام هولاند (Tom Holland)» با انتشار کتابی که در پیش رو دارید پرسش های شگفت انگیزی را درباره خاستگاه و سرچشمه دین اسلام پیشکشیده است. آیا این امکان وجود دارد که سرچشمه این سه دین سامی / ابراهیمی یهود، مسیحی و اسلام که ادعای داشتن کتاب آسمانی میکنند، بیشتر از یک افسانه نباشد؟ روایت های سُنتی چه میگویند؟ ۱) مُحمد یک بازرگان بیسواد در شهر مکه بود. ۲) شهر مکه کانون بُزرگ آیین بُت پرستی بود- هیچ یهودی یا مسیحی در آنجا نبود. ۳) هنگامیکه محمد به سن ۴۰ سالگی رسید به کمک یک فرشته دستورهایی را از سوی خدا دریافت کرد. ۴) محمد واپسین پیامبر است. آموزش های او درباره یکتاپرستی سبب خشم بُت پرستان و تبعید او به مدینه شد. ۵) محمد بر عرب ها پیروز شد و مکه را گشود. سپس همه عرب ها مسلمان شدند. ۶) در آغاز آموزش های محمد همگی زبانی (شفایی) بودند. تا این زمان هیچ کدام از پ��ام های او نوشته نشده بودند. ولی همانگونه که امروز میدانیم، عرب ها به اسلام گرویدند. ۷) تهیج شده با آموزش های محمد، عرب ها آهنگِ گشایش جهان را کردند. از نشانه های همراه بودن خدا با عرب ها این معجزه است که آنها توانستند فرمانروایی های روم و ایران باستان را سرنگون کنند. ۸) فرمانروایی اسلام بر بخش بزرگی از جهان نشان میدهد که محمد پیامبر خدا بود. پُرسش های چالش برانگیز «تام هُلاند (Tom Holland)» «تام هولاند (Tom Holland)» میگوید: در گزارش هایی که از سده هفتم میلادی در دست هستند سخن از کشورگشایی عرب ها است و نه مسلمان ها. نُخستین نشانه ها دربارۀِ زندگی محمد دور و بَر سده هشتم میلادی است—یعنی کمابیش دویست سال پس از زمانی که او زندگی میکرده است. در این فاصله زمانی، نه نشانه ای از زندگی رسول الله در دست است، نه تاریخی، نه گزارش نوشتاری از عرب ها درباره کشورگشایی هایشان، نه تفسیری درباره قرآن—سپس به ناگهان وکمابیش پیرامون سده هشتم میلادی، ما با توفانی از گزارش ها برای پُر کردنِ تُهیگی پرسش های بالا رو در روی میشویم. خاموشی مرموزانه و گرهگاه های دیگر چگونه این دویست سال سکوت قابل توجیه است؟ پاسخ سُنتی این است که در آن دوران گزارش دربارۀِ رویدادها دهان به دهان میچرخید و فرهنگ آنها شفاهی بوده است. ولی گرهگاه اینجاست که کشورهایی که بدست عرب ها اشغال میشدند همه دارای سطح بالایی از فرهنگ و سواد بودند، از اینرو شگفت انگیز است که تا پیرامون سده هشتم میلادی هیچکس درباره این کشورگشایی ها گزارشی ننوشته است. در پیوند با کشورگُشایی های رومی ها و ایرانیان باستان ما گزارش هایی از مردم شکست خورده دربارۀِ دین و فرهنگ فاتحان در دست داریم. ولی درپیوند با کشورگشایی های عرب ها در یک فاصله زمانی دویست ساله هیچ گزارشی در دست نیست. پاسُخ «تام هُلاند (Tom Holland)» این است: اسلام تا سده هشتم میلادی به اینگونه ای که ما امروز میشناسیم، وجود نداشته است. باور دینی مسلمانان بسیار پیچیده است—اسلام یک نظام دینی/ فرهنگی است و پیچیده تر از یک «دین ساده» است. و این پذیرفتنی نیست که اسلام بدست یک آدم عادی و در دوران زندگیش شکل گرفته باشد که ناگهان رهبری بخش بزرگی از مردم جهان را بدست بگیرد و دیگر باورهای دینی را کنار بزند. گرفتاری دیگر: با آنکه روشن است که بخش بُزرگی از قرآن ریشه در باورهای دینی یهودیان و مسیحیان دارد، ولی مسئله بُنیادین در زندگینامه محمد پافشاری بر این ادعاست که «او هیچکدام از اندیشه هایش را از یهودیان و مسیحیان وام نگرفته است، زیرا او یک آدم بیسوادی است که در میان یک بیابان خشک و بی آب و علف، و جدا از این فرهنگ و تمدن ها زندگی و رشد کرده است!» امروز ما مرز میان دین یهود و مسیحیت را به روشنی میشناسیم. «تام هُلاند (Tom Holland)» یادآوری میکند که تا پیش از «کُنستانتین (Constantine)» مرز دینی میان یهود و مسیحیت روشن نبود. این مرزبندی زمانی انجام گرفت که دین مسیح بکمک «کُنستانتین (Constantine)» به نام یک دین دولتی پذیرفته شد و رهبران کلیسا در جایگاهی قرار گرفتند که بتوانستند یک مرز شفاف برای پاسخ به این پرسش بکشند، که چه کسی مسیحی است و چه کسی نیست. کشیده شدن این «مرز دینی» یک واکُنشی را به همراه داشت. یهودی ها نیز در پاسخ به این مرزبندی، ناگزیر شدند چهارچوب های دینی خودشان را محکم تر و غیر قابل انعطاف تر کنند. اکنون این پرسش پیش میآید که سرنوشت آن انسان هایی که باور بینابینی—یهودی / مسیحی– داشتند چه شُده است؟ آیا آن مسیحی هایی که همزمان «یهودی» هم بودند و آن یهودی هایی که باور داشتند که عیسی مصلوب شده، پذیرفته بودند که او همان مسیح رهایی بخش آنها بوده است؟ بدینسان مومنین با باورهای بینابینی ناگزیر شدند که از باورهای دینی بینابینی شان دست بردارند. «تام هُلاند (Tom Holland)» بر این باور است که خاستگاه و سرچشمه دین اسلام باورهای دینی بینابینی این انسان هایی بود که کلیسا و کنیسه (پرستشگاه های یهودی) آنها را به گُناه «ارتداد» از «سرزمین مقدس» و خانه و آشیانه شان راند و به بیابان فرستاد. این آدم های «مرتد» در مکه گردهم نیامدند، بکله در جایی که آنها بیشترین شمار را داشتند، در جایی در میان سرزمین های فلسطین، اردون و سوریه که سپس تر شهر «پترا (Petra)» نام گرفت. آیا محمد وجود خارجی داشت؟ «تام هُلاند (Tom Holland)» به این پُرسش پاسخ مثبت میدهد. ما از بهر گزارش هایی که راهبان مسیحی در سده هفتم میلادی درباره محمد داده اند، از وجود او آگاه هستیم، اگرچه نه به نام پیامبر. راهبان از او به نام یک قانونگُزار یا یک فرمانده جنگی عرب یاد کرده اند. برخی از پژوهشگران به وجود محمد شک دارند. اسناد جالب دیگر نشان میدهند که محمد تا دوسال پس از آن زمانی که به نام سالمرگ محمد میشناسند، هنوز زنده بوده و رهبری فتح فلسطین را پیش میبرده است. بدینسان سندهای تاریخی و پُرسش ها سرشار از پیچیدگی هستند. «تام هُلاند (Tom Holland)» باور دارد که محمد یکی از پیامبران عرب و فراوانی بود که در دوره او ادعای پیامبری کردند. از اینرو همه عرب ها از محمد پیروی نکردند. کشورگُشایی های تازیان عرب، و نه اسلام آیا انگیزه کشورگشایی تازیان عرب آموزش های محمد در راستایِ گسترش باورهای دینی مسلمانان بود؟ برای اثبات این ادعا ما هیچ نشانه ای در دست نداریم. من نمیخواهم بگویم که هیچ نشانه ای برپایه کشورگُشایی های عرب در سده هفتم میلادی وجود ندارد؛ شکی در آنها نیست. ولی آن پُرسشی که پاسخش هنوز روشن نیست، این است که آیا این عرب های تازی در آن زمان پیروان اسلام بودند، یا اینکه دین اسلام سپس تر و پس از این کشورگُشایی ها نمایان شُد؟ هنگامیکه رومی ها و ایرانیان سرزمینی را میگُشودند، آنها آثار و یادگارهای روشن از خودشان برجای میگذاشتند که نشان میداد آنها چه کسانی بودند و به چه چیزی باور داشتند. ولی هنگامیکه تازیان عرب بر مردم مسیحی و یهودی چیره میشدند، آنها هیچ نشانه ای از خودشان برجای نمیگذاشتند تا در آن زمان وابستگیشان را به یک دین ویژه نشان دهد. گویا برخی از مسیحیان از ترس اینکه تازیان عرب همبستۀِ یهودیان باشند، این اجازه را به یهودیان میدادند که به پرستشگاه هایشان بازگردند. به ویژه اینکه، شگفت انگیز است که در گزارش هایی که وابسته به این دوره هستند، نه سُخنی درباره محمد و نه نشانی از نام او روی سکه های پول وجود داد. از دیگر داده ها و اطلاعات شگفت انگیز اینکه قبلگاه و مهراب های مسجدهای نخستین به سوی فلسطین (شهر پترا) بود و نه به سوی مکه. نُخستین سکه پولی که به نام محمد زدند، متعلق به ۵۰ سال پس از فتح فلسطین است. سرچشمه قرآن ولی درباره قرآن چه میدانیم؟ قرآن در زمان محمد بگونه نوشتاری وجود نداشت، ولی گفته میشود که پیش از اینکه آنرا با جوهر بنویسند، بگونه شفاهی انتقال میافت. این قرآنی که ما امروز میشناسیم همانند سکه پولی که به نام محمد زدند، سپس تر نمایان شد. پرسش دیگر اینکه، قرآن از کجا سرچشمه گرفته است؟ برپایه افسانه هایی که تا به امروز گوش شنوا دارند، از مکه. این افسانه بدینگونه دنبال میشود که محمد پیوسته در گفتگو با بُت پرستانی بود که نافرهیخته و از نگاهِ اندیشه و اخلاق گُمراه بودند و دربارۀِ یکتاپرستی و «اخلاق خدایی» هیچ نمیدانستند. ولی هنگامیکه آدم قرآن را میخواند، متوجه میشود که مخاطب محمد در این گفتگوها مردمی هستند که درباره کشاورزی، بارده کردن زمین، پرورش گاو و گوسفند و کشت انگور… از دانش فراوانی برخوردارند. ولی این مردمیکه طرف گفتگوی قرآن بوده اند، نمیتوانستند در شهر مکه زندگی کنند. شهر مکه از شبکه آبیاری و آبرسانی برخوردار نبود. افزون برآن، در قرآن این گفتگوها با مردمی انجام میگیرد که به روشنی از بُنیادهای دین مسیح و یهود آگاهند و عیسی مسیح و یهوه (خدای یهودیان) را میشناسند. پس مخاطبین محمد نمیتوانستند آدم های «بت پرست و جاهلی» باشند، که جایگاه آنها مکه بوده است. چرا شهر مکه؟ نام شهر مکه تا سال ۷۴۱ (یک سده پس از مرگ محمد) در هیچ نوشته ای یافت نمیشود—جای شگفتی است که مسلمان ها مکه را از نگاه شکوفایی اقتصادی و پیشرفت، «دوبی (Emirate of Dubai)» جهان کُهن مینامند، همانگونه که امروز مسلمان ها به آن اشاره میکنند! ولی هنگامیکه ما میدانیم که این شهر مکه در میان بیابان بی آب و علف ساخته شده است، پس چرا این شهر را در جایگاهِ خاستگاه اسلام برگزیده اند؟ پاسخ این است: همانگونه که مریم مادر مسیح میبایست باکره باشد تا هرگونه شک برپایۀِ زمینی و انسانی بودن مسیح زُدوده گردد، بدینسان قرآن نیز میبایست در یک بیابان پاکی نمایان میشُد که از آلوده شدن با هرگونه باور دینی دیگر دور نگهداشته شود. بدینسان دین اسلام کوشش کرده است که سرچشمه خودش را از آن بیراهه ای که دین یهود و دین مسیح رفته اند، جدا کند. کشورگشایی های عرب در پی نمایان شدن اسلام از نگاهِ «تام هُلاند (Tom Holland)» هنگامیکه تازی های عرب کشورگُشایی هایشان را آغازیدند، آنها دارای هیچگونه اندیشه و انگیزه دینی نبودند. شاید برخی از آنها پیرو محمد بوده باشند، ولی بسیاری از آنها مسلمان نبودند. جُدا از این، شکی نیست که محمد هنوز دینش را کامل نکرده بود، دینی که سپس تر به نام اسلام پذیرفته شد. عرب ها از زمان ها پیش در جایگاه سربازان روزمُزد در آرتش ایران بکار گرفته میشدند. و پس از جنگ های ۳۰ ساله ایران و روم و پیش آمدن چندین بدآمد و به ویژه بیماری های واگیر دار همانند طاعون، هر دو فرمانروایی ایران و روم به اندازه ای ناتوان شدند، که سربازان مُزدور عرب، خودشان را در جایگاهی یافتند که بتوانند با پا پیشگذاشتن، سرزمین های بُزرگی را از دست این دو فرمانروایی بیرون بیاورند. بیماری واگیردار طاعون بدون شک یک چهارم از نیروهای مردمی هر دو فرمانروایی و سرچشمه های گردآوری مالیات را نابود ساخت، و بخش دیگر از نیروهای انسانی این دو کشور در جنگ ازدست رفته بودند؛ جنگی که به اندازه یک نسل ادامه یافت و سبب نابودی نیروهای هر دو فرمانروایی شد. فرمانروایی بیزانس روم توانست در پایانِ جنگ، فلسطین را پس بگیرد، ولی به کمک یک نیروی رزمی که تنها اسکلتی از آن برجای مانده بود. از بهر از دست رفتن نیروهای فراوان انسانی، کشور ایران و روم عرب های فراوانی را به نام سرباز مزدور در مرزهای خودشان بکار گرفته بودند. بدینسان سربازان مُزدور عرب با نیرومندی در عراق، سوریه و فلسطین حضور داشتند. آنها هم اکنون در این استان ها بودند. به باور من آنچه که ما از آن به نام «کشورگشایی های عرب» یاد میکنیم، چیزی سوای این نباشد که این سربازان مُزدور عرب «فرصت را غنیمت شمردند» و از آنجا که میدانستند هیچکس جلودار آنها نخواهد شد، پا پیشگذاشتند و برای گرفتن این استان ها از دست این دو فرمانروایی «بخت» خودشان را یافتند. بدینسان، هنگامیکه عرب ها فهمیدند که آنها مالک بخش بزرگی از سرزمین های این دو فرمانروایی پیشین شده اند، از خودشان پرسیده اند که چرا و چه شُد که خدا اجازه پیش آمدن چنین رویدادی را داده است؟ مگر اینکه این پیشامد خواست خدا بوده است. آنها باور دینیشان را—حتا اگر آنها یک باوری دینی هم میداشتند—بر مردم زیر سلطه تحمیل نمیکردند. هیچ نشانه ای از شورش مسیحیان، یهودیان یا وابستگان به دین های دیگر در دست نیست یا گزارش نشده است که انگیزه آن پایمال شدن باورهای دینی آنها بدست یک دین یا فرهنگ بیگانه بوده باشد. پس در چه زمانی اسلام به نام دین عرب ها نهادینه شد؟ فرمانده جنگی عبدالمالک، در سال ۶۸۵ میلادی، برای اینکه سزاواریش را به نام فرمانروای تازه قانونی و نهادینه کند، پیش از دیگر عرب هایِ هم تبارش و رومی ها در شمال، او ادعا کرد که از سوی خدا به نام فرمانروا برگزیده شده است. (در اینجا میتوان رفتار عبدالمالک را با «کُنستانتینConstantine » سنجید که او هم پیروزیش را به مسیحیت نسبت داد و سپس با ساختن کلیسا از مسیحیت استفاده ابزاری برای استوار کردن نیروی زمیش کرد.) عبدالمالک در حقیقت «کنستانتین و پاولوس مقدس در یک شخصیت است.» او زبان عربی را به نام زبان فرمانروایی خودش نهادینه کرد. شکل و تصویر را از روی سکه های پول برداشت، نخستین ساختمان های اسلامی را به نام «بیت المقدس یا Dome of the Rock » بناکرد. از نگاه «تام هُلاند (Tom Holland)» او خودش را به نام نماینده خدا یا «خلیفه» شناساند. عبدالملک خودش را در جایگاه محمد نشاند. پس از مرگ عبدالمالک از قدرت مطلقه حکومت خلیفه گری او کاسته شد. همزمان رویدادهای دیگر شکل گرفتند. با گسترش فرمانروایی اسلام و فتح کشورهای تازه، موجی از بردگان به سوی ام القرای اسلام و کانون خلیفه گری روانه شدند که در سربازخانه ها و در مرزها و حاشیه شهرها همانند عراق جای داده میشدند. نوادگان این بردگان، به ویژه آنها که آزاد میشدند، قرآن خواندن را آغاز میکردند و کوشش میکردند که پیام های «آسمانی» آنرا در راه دستیافتن به حقوق انسانی، رحمت و ایستادن در برابر زورگویی ها و گُستاخی های اشغالگران عرب، برعلیه سروران عربشان تفسیر کُنند. بسیاری از این بردگان مسیحی، یهودی یا زرتشتی بودند؛ آنها فرهنگ ها و باروهای دینیشان را در گفتگوهای دینی وارد میکردند. با تاثیر پذیری از فرهنگ ها و باورهای دینی گوناگون، اسلام از شکل خام و آغازینش به شکل «تکامل» یافته امروزیش رسیده است. برای نمونه: برخی از کیش های اسلامی خیانت جنسی به همسر را با شلاق زدن کیفر میدهند، و برخی دیگر با سنگسار، درحالیکه کیفر سنگسار در قرآن وجود ندارد، و این قانون از دین یهود گرفته شده است. نمونه دوم: برپایه سفارش قرآن مومنین باید سه بار در روز نماز بخوانند. ولی امروز مسلمان ها پنج بار در روز نماز میخوانند؛ زرتشتیان پنج بار در روز نماز میخوانند، از اینرو آیین پنج بار نماز خواندن در اسلام از زرتشتیان گرفته شده است. آیا اینها نمونه هایی از تاثیر پذیری اسلام از دین های دیگر نیست؟ بدینسان دین اسلام با تاثیر پذیری از فرهنگ های گوناگون آغاز شد و به شکل نو و امروزی درآمده است. ولی این ویژگی ها به دین اسلام اعتبار «دین حقیقی» را نمیدهد. همه این دگرگونی ها را به شکلی با دست بردن در حدیث و سنت به محمد نسبت میدهند که آغازی برای سُست کردن نظام خلیفه گری در اسلام است. Read the full article
0 notes