Tumgik
prophets-kings · 10 days
Text
فرعون: اولین تا آخرین فرعون تاریخ مصر باستان
Tumblr media
فرعون زمان حضرت موسی 
فرعون ، حتما با شنیدن نام فرعون گمان میکنید به اندازه کافی درباره فرعون میدانید اما …
شما فرعون را نمیشناسید 
فرعون کیست؟
پادشاهی که خداوند در قرآن ازو با عنوان طاغوت یاد کرده و درباره داستان فرعون میفرماید: 
در قصه فرعون برای مومنان عبرت است،
هزاران سال از زندگی فرعون و حکومت او بر مصر باستان میگذرد اما یک مشکل در رابطه با فرعون وجود دارد که بشدت درگیر کرده در حقیقت فرعون نه در تاریخ مصر باستان یا حتی تاریخ جهان بلکه فرعون در زمان حال و عجیب تر اینکه در آینده 
چه ارتباطی بین جسد فرعون با آخرالزمان هست؟
بخودمان آمدیم و دیدیم کشور مصر میزبان مراسم مرموزی شد بشدت مشابه با مراسم شیطان پرستی 
 چرا باید این مناسک شیطانی برای فراعنه مصر باستان آن هم با ۲۲ جسد از مومیایی رامسس دوم تا جنازه توت عنخ آمون در کشور مصر انجام شود؟
آیا میدانید مصر و جامعه مصر میزبان مناسک شیطانی بود که برای فرعون انجام شد، نکته تاریک ماجرا این است که همزمان با انتقال مومیایی ها موقعیت صورت های فلکی در آسمان شب پایتخت مصر خبر از تاج گذاری یک فرعون جدید داد.
آیا به دجال اعتقاد دارید؟
در عقاید و باور های دینی خروج دجال یکی از پیشگویی های مشهور ادیان ابراهیمی هست و دین اسلام مسیحیت و قوم یهود کاملا به خروج دجال در آخرالزمان ایمان کامل دارند!
شما چه ارتباطی بین فرعون ، شیطان ، مصر ، دجال و آخرالزمان میتوانید کشف کنید؟
با کاوش در منابع دینی و احادیث اسلامی به موضوع عجیبی رسیدیم که اسراری تاریک را فاش میکند!
جهنم دارای طبقاتی هست که عذاب جهنم در هر طبقه مخصوص گناهکاران همان طبقه جهنم است
 در پایین ترین طبقه دوزخ تابوت آتشی در عذاب جهنم میسوزد.
داخل این تابوت چند تن از بدترین دشمنان خدا عذاب میشوند. جالب است بدانید یکی از عذاب شوندگان ابدی در این تابوت کسی نیست جز فرعون!
 بله فرعون زمان حضرت موسی! اما عجیب ترین نکته ای که در تحقیق مطالب این ویدیو به آن رسیدم، یک حدیث از امام علی بود:
امام علی فرمود: داخل تابوتی که در پایین ترین طبقه جهنم است برای ۶ تن از امت پيشين و شش نفر از مردم آخر الزمان.
اما شش نفر كه از پیشینیان هستند
آن پسر آدم است كه برادرش را کشت، فرعون فرعون ها است،  سامری از بنی اسراییل و دجال است كه نامش در زمره پيشينيان است ولی در آخر الزمان خروج خواهد كرد، هامان وزیر فرعون است و سرانجام قارون.
چه ارتباطی بین جسد مومیایی شده فرعون و دجال آخرالزمان وجود دارد؟
با استناد به مقاله ای در دانشنامه بریتانیکا روشن میشود که طبق عقیده و باور مصریان باستان، مرگ فرعون یعنی پایان تاریخ و سپس با تاجگذاری فرعون جدید عصر جدیدی آغاز میشود.
آیا این مراسم شیطانی برای به اصطلاح خدایان مصر باستان برگزار شد؟ انتقال جسد فرعون از موزه قدیمی به موزه جدید مصر، نمادی از آغاز سلطنت دجال بود؟
جهان شاهد تاجگذاری دجال بعنوان فرعون جدید  عصر نو بود
رآن در آیه ۹۰ سوره یونس به داستان رهایی بنی اسرائیل به رهبری حضرت موسی پیامبر و کلیم الله از چنگال فرعون و لشکریانش اشاره شده است. در آیه ۹۲ این سوره اشاره شده است که جنازه فرعون زمان موسی پس از غرق شدن و مرگ به خواست خداوند از دریا بیرون می آید و پدیدار می شود تا این جسد نشانه ای برای نسل بعد از این فرعون مستبد باشد. 
بسیاری از محققین زمان ما رامسس دوم را فرعون موسی میدانند. یعنی همان فرعونی که جسدش به همراه ۲۱ مومیایی دیگر طی مراسمی خاص و شرک آلود به موزه جدید منتقل شد. 
اگر بهم زمانی انتقال مومیایی ها با خروج از مصر و گذشتن بنی اسراییل از دریا توجه کنیم این مراسم شیطانی تقریبا هم زمان با مرگ رامسس دوم و پدیدار شدن جسد فرعون برگزار شده است! 
به نظر نمی آید یک اتفاق تصادفی باشد!
آیا این هم زمانی در کشور اسلامی مصر، توهین آشکار خداوند و تمسخرادیان ابراهیمی نیست؟
«فرعون» لقبی است که در قرآن به پادشاه مصر در زمان حضرت موسی اطلاق شده. واژه فرعون ۷۴ بار آمده در قرآن است. در باور اسلامی فرعون نماد تکبر، خودخواهی و سرکشی در مقابل خداست. فرعون لقب پادشاهان مصر باستان است
اما فرعونی که در زمان ولادت حضرت موسی بر مصر حکومت می‌کرد 
یهودیان او را فرعون تسخیر می‌نامند. به اعتقاد اکثر مورخان، فرعون تسخیر، رامسس دوم است. او سومین فرعون از سلسله نوزدهم فراعنه مصر بود.
فرعون لقبی است که به اعتبار گستاخى و گردنکشى به وی داده شده اما فراعنه مصر ۲۶ سلسله بودند و مدت سلطنت آن ها نزدیک به سه هزار سال بوده که مشهورترین فرعون ها عبارتند از:
فرعون حضرت ابراهیم که نامش سنان بوده است.
فرعون حضرت یوسف ٕ ریان بن ولید،
فرعون پدرخوانده موسی قابوس بن مصعب،
ف��عون زمان خروج موسی از مصر ولید بن قابوس،
فرعون در قرآن
نام فرعون ۷۴ بار در قرآن آمده. فرعون زمان حضرت موسی پادشاهی متکبر بود که به پادشاهی مصر و طلایى که او و فرعونیان داشتند، مباهات مینمود
فرعون ادعای خدایی کرد و گفت: ای اشراف من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم. همان طور که خداوند حکایت مى کند، ما آنها را از باغ ها و چشمه ها و گنجینه ها و جایگاه شان بیرون آوردیم.
و آن ها را به میراث بنى اسرائیل دادیم، 
وقتى که پیروان موسى به کنار دریا رسیدند دیدند فرعونیان به آن ها نزدیک مى شوند، گفتند: 
هر آینه ما دستگیر مى شویم، اما موسى گفت: 
هرگز! پروردگارم همراه من است و مرا نجات مى دهد
آن وقت موسى به دریا نزدیک شد و به آب دستور داد که شکافته شود، دریا گفت:
 اى موسى طلب بزرگى و استکبار مى کنى که مى خواهى براى تو شکافته شوم، در حالى که من لحظه اى پروردگارم را عصیان نکرده ام، اما در میان شما نافرمان و گناه کار هم وجود دارد، 
موسى گفت: بترس از این که نافرمانى کنى
چون آدم را معصیت از بهشت بیرون کرد و ابلیس را گردنکشی دچار لعن الهى نمود،
 دریا گفت: پروردگارم عظیم و بلندمرتبه است و من از امر او اطاعت مى کنم.
در این هنگام یوشع بن نون برخاست و از موسى پرسید:
 اى رسول خدا امر پروردگارت چیست؟ حضرت موسی فرمود: باید از دریا عبور کنیم و این در حالى بود که پاهاى اسبش در میان آب دریا بود، 
فرعون و هامان و سپاه به کنار دریا رسیدند، فرعون به آنها گفت من پروردگار برتر شما هستم و دریا را براى شما شکافته ام، همراه من وارد آب شوید،
اما کسى جرأت نکرد و همه از بیم جان خود ایستاده بودند و نگاه مى کردند.
عاقبت فرعون:
فرعون خود قدم در میان آن راه گذاشت، منجم فرعون به او گفت: وارد این راه مشو، اما فرعون سوار بر اسب قصد عبور کرد، اسب فرعون امتناع کرد. اما جبرئیل آن اسب را به پیش راند، وقتى فرعون وارد شد سایرین هم جرأت یافتند و وارد آب شدند،
 وقتى همه فرعونیان وارد شدند آب به هم متصل شد چون کوهى بر سر آن ها فروریخت، در آن لحظه فرعون گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودى جز خدایى که بنى اسرائیل به آن ایمان آوردند وجود ندارد و من تسلیم او هستم.
ولى جبرئیل مشتى از گل برگرفت و در دهان فرعون زد و به او گفت: اکنون ایمان آورده اى؟ در حالى که قبلا عصیان کردى و از مفسدان بودى، 
پس امروز بدن تو را نجات مى دهیم تا نشانه عبرتى براى آیندگان باشد.
و این چنین بود که فرعون قوم خود را غرق و نابود کرد و از آنجا نیز جملگى وارد آتش شدند، اما خود فرعون، خداوند فقط بدن مرده او را به ساحل رسانید تا آیندگان در او به دیده عبرت بنگرند و بدانند کسى که ادعاى خدایی مى کرد، سرانجام چون لاشه اى بیجان در کنار دریا افتاده است.
امروز بدن مرده و جسدت را نجات مىدهیم تا براى آنان که بعد از تو هستند عبرت باشى، اما بسیارى از مردم از آیه و نشانه های ما غافلند.
در این جا خداوند می فرماید: بدن فرعون را روى آب نگه داشتیم تا آیندگان که مى آیند عبرت گیرند 
و کلام خدا حق است چون تا هنوز جسد فرعون در موزه مصر، آیه ای از هیبت پروردگارمان است.
حقایق عجیب، جالب و حقایق پنهان که درباره فرعون
از امام رضا سوال شد: وقتى فرعون گفت: (مرا رها کنید تا موسى را بکشم. چه چیز او را مانع شد؟ آن حضرت فرمود: بلوغ فکرى و حلال زاده بودن مانع شد، چون هیچ کس جز زنازاده مرتکب قتل پیامبران و نسل آنها نمىشود.
پس زمانى که جبار را دیدند گفتند: ایمان آوردیم به وحدانیت خدا و کافر شدیم به آنچه شرک ورزیدیم، ولى ایمان آنها سودی نمیدهد، زمانى که سختى ما را ببینند.
0 notes
prophets-kings · 16 days
Text
دروغ فرعون درباره ساخت اهرام مصر
اسرار اهرام ثلاثه مصر باستان فاش شد
Tumblr media
فرعون
هَرَم در لغت به معنای نهایت کهنسالی است. و شاید وجه تسمیۀ هرم هندسی نیز همین یادآوری حالت پیر نشسته و خمیده بر روی زمین باشد.
هرم، در لسان مصریان باستان «پیرموس» نامیده می‌شد که به معنی بلند و عظیم بود. لفظ پیر، در فارسی نیز ریشه در هرم دارد.
و جالب اینکه هر دو لفظ، چه در عربی و چه در فارسی، بر بزرگان یک جامعه و خاندان به عنوان شخص بزرگ و بلند‌مرتبه و ریش‌سفید، اطلاق شده‌اند.
هرم در اغلب زبان های اروپایی، مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی «پیرامید» نامیده شده، چنانکه در زبان یونانی جدید و در زبان روسی نیز به آن پارامیدا میگویند؛ که همگی مشتق از همان لفظ مصری «پیرموس» است.
وجه تسمیهٔ پیرموس
در مورد وجه تسمیهٔ مصری «پیرموس» برخی محققان بر این باورند که این لفظ، در حقیقت، نام پیامبری بوده که ساختن اهرام مصر را به مردم یاد داده و اهرام مصر یکی از معجزات این پیامبر بوده است که سبب شفای
بیماریها، تسکین دردها، آرامش روح و روان، تمرکز فکر، طول عمر و بقای جوانی، و سالم ماندن هر موجود زنده‌ای که در کانون درونی داخل هرم واقع شود، بوده و جالب اینکه تمامی این موارد، با آزمایشات جدید دانشمندان جهان در مورد این شکل هندسی، به اثبات رسیده است.
و ثابت شده که هرم و گنبد و اشکالی نظیر این دو، سبب تراکم شدید امواج کیهانی محیط، در کانون مرکزی درون خود شده و این خواص عجیب و شگفت را حتّی در آب حوضی که از قدیم‌الأیّام در زیر آن‌ها قرار می‌داده‌اند، ظاهر میسازند.
«پیرموس» همان «هِرمِس اوّل» در اسلام، حضرت ادریس میباشد، که عِبریان به او «خَنُوخ» می‌گویند، حضرت ادریس قبل از طوفان نوح میزیسته است. آن حضرت، 830 سال بعد از هُبُوط حضرت آدم متولد شده و در صعید مصر مسکن داشته و تمام جهان را گشته و مدتی نیز در مکان مسجد سَّهلَهٔ کوفه سُکنیٰ گزیده و همانجا به پیامبری، مبعوث شده است.
حضرت ادریس به 72 زبان، مردم را به سوی خداوند دعوت میکرد. او اوّل کسی است که به مردم درس علمی داد و لذا او را ادریس نامیدند. وی خط نوشتن و خیاطی کردن و علم طب و نجوم و حساب و هندسه و تقویم و جغرافیا را از سوی خداوند برای مردم آورده و به آنها آموخت. نقل است که 30 صحیفه بر وی نازل شده است.
حضرت ادریس 365 سال عمر کرد و سپس به آسمان عروج کرد و اکنون همچون حضرت عیسی زنده میباشد. ادریس همان هِرمِسُ الهَرامِسَة، یا هرمس بزرگ یا هرمس مثلث النِّعمَة، یا تِریسمِگیستوس (یعنی سه بار بزرگ) می‌باشد، 
زیرا جامع سه بزرگی: پیامبری، حکمت، و سلطنت بوده است و گویا شکل هرم که متشکل از چند “مثلث”است ارتباطی با همین لقب‌دادن او به این القاب، داشته است. وی را نباید با دو هرمس دیگر اشتباه گرفت، که پس از طوفان نوح بوده‌اند البته آن دو نیز حکیم و دانشمند بوده‌اند
دلیل ساخت اهرام مصر
حضرت ادریس یا همان هرمس اوّل، از روی قواعد نجوم، دانست که طوفان عظیم نوح پس از زمانی حدود 1800 سال پس از او دنیا را خواهد گرفت؛ پس جهت امنیت پیروان بعد از خودش، دستور ساخت دو هرم از اهرام مصر را صادر کرد و اهرام را در مدت شش ماه ساخته و بر روی کتیبهٔ اهرام چنین نوشت:
بگو به آن‌کس که میآید پس از ما تا 600 ‌سال دیگر این اهرام را ویران بسازد، که ویران ساختن، آسانتر است از ساختن و بنا کردن!
و ما این اهرام را با پارچه دیبا پوشاندیم، ولی او با حصیر چوبی بپوشاند. و حصیر، آسانتر است از دیبا.
برخی از محققین نیز چنین عقیده دارند که اهرام مصر کنونی همان اهرام ساخت حضرت ادریس (هرمس) بوده و کسی نمی‌تواند آنها را تخریب کند؛ اما فراعنه، اهرام مصر را غصب کرده‌ و آرامگاه خود قرار داده‌اند. و در یکی از کتیبه‌ های آن چنین نوشته است:
من اهرام را در زمان پادشاهی خودم ساختم. پس کسی که ادعای قدرت و نیرو دارد (اگر راست می‌گوید) آن را خراب کند. چرا که خراب کردن، آسان‌تر از بنا‌ کردن است!
شاید این سخن نیز از خود حضرت ادریس باشد؛ زیرا گفتیم که وی از جانب خداوند، دارای سه مقام نُبُوّت، حکمت، و سلطنت بوده است.
پس اگر این روایات صحیح باشند، عمر اهرام کنونی مصر به حدود 4700 سال قبل از میلاد مسیح میرسد که دورهٔ زندگانی هِرمِس اوّل یا ادریس نبی بوده است و اکنون از عمر این اهرام، بیش از 6700 سال می‌گذرد
حضرت یوسف
هرچند، مورّخان کنونی، بر اساس الواحی که در اهرام مصر از فراعنه به جای مانده است اینگونه حدس می‌زنند که عمر اهرام مصر به 2585 سال قبل از میلاد برسد و عمر هرم بزرگ جیزَه، بر کرانهٔ رود نیل (که هرم خوفو یا خئوپس نامیده شده و بزرگترین هرم از اهرام چهل گانهٔ مصر و از عجایب (هفت‌گانهٔ) جهان است به حدود 2480 ق.م، برسد.
به هر حال، بیش از 2000 سال، میان دو نظریهٔ تاریخی فوق، اختلاف زمانی است و آنچه که احتمال نخست را تقویت می‌کند و دروغ بودن ادعای فرعون در رابطه با ساختن هرم بزرگ جیزه را قوی جلوه می‌دهد، این است که طبق نوشته دایره المعارف فارسی مُصاحَب:
هنوز محققین در حیرتند که به چه وسیله در آن زمان، قطعات بزرگ سنگ را به ارتفاعات بالا می‌برده‌اند و در محل مناسب جا می‌داده‌اند؟ و مهارتی که در ساختن اهرام مصر به کار رفته، باعث شگفتی است!
این است که برخی محققین معاصر مثل مرحوم دکتر سید ابراهیم مهدوی اصفهانی سخت بر این باور خود پافشاری دارند که اهرام مصر ساختهٔ حضرت ادریس علیه‌السّلام، یعنی هِرمِس اوّل بوده و معجزه میباشند و بشر معمولی مثل فراعنه هر چند هم قوی باشند، هرگز توان ساخت اهرام مصر را ندارند.
پس نیروی مافوق بشری که همان معجزهٔ پیامبران است سازندهٔ اهرام بوده و آثار طوفان حضرت نوح نیز که در این اهرام، نمایان است، گواهی دیگر بر قدمت آنها تا قبل از عهد فراعنه است؛ زیرا قسمت‌های نزدیک به رأس هرم، دارای روکش صیقلی هستند، ولی قسمت‌های زیرین که زیر آب رفته بودند همگی فاقد روکش بوده و قطعات سنگی عظیم آنها نمایان شده‌اند.
بنابراین به نظر می‌رسد که گفتار و نظریهٔ این گروه از محققین که مطابق برخی روایات و کتب حدیث نیز هست صحیح‌تر و معقول‌تر باشد و اهرام مصر، معجزهٔ حضرت ادریس یا همان هرمس بزرگ باشند و نه ساختهٔ فراعنهٔ مصر باستان.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، نظرات خاص و فرضیه‌های تاریخی جالبی را در رابطه با سبب و زمان ساخت اهرام مصر مطرح می‌کند. وی در فصل سوم در مبحث تاریخ طوفان نوح چنین مینویسد:
مردم غرب را چون حکیمان به طوفان انذار کردند، بنایی مانند اهرام که در مصر است، بپا نمودند و با خود گفتند که اگر آفت، سماوی باشد، ما به درون آن شویم و اگر زمینی باشد، بر بالای آن رویم. و فارسیان گمان می‌کنند که آثار طوفان نوح و تأثیرات امواج آب آن بر میانه‌ های اهرام ثلاثه مصر آشکار است و آب بالاتر از نصف آن نرفته است.
بعضی هم (نظریهٔ سوم را مطرح کرده و) می‌گویند که حضرت یوسف این دو هرم را برای ذخیره ساختن آذوقه در سال‌های قحطی و خشکسالی، بنا ساخت
در اینجا باید متذکر بشویم که تاریخ دقیق زندگانی حضرت یوسف برای مورخین روشن نیست  برخی او را حدود 2000 سال قبل از میلاد، و برخی حدود 1600 سال، و برخی هم حدود 1300 سال قبل از میلاد، زنده دانسته‌اند؛ که اگر قول آخر صحیح باشد، تقریباً معاصر اَخِناتون یا آمِنحُوتِپ چهارم می باشد و شاید حضرت یوسف در دربار او بوده و سبب هدایت او به یکتاپرستی و نسخ بت‌پرستی در مصر باستان شده باشد.
مدح امام زمان (ع) در يكی از كتيبه‌های اهرام مصر
ابوالجَيش خُمارَوَيه پسر احمدبن طولون هوس كرد كه دو هرم بزرگ از اهرام مصر را تسخير خود سازد. پس رجال دولت به او گوشزد كردند كه هرگز به فكر خراب كردن اهرام مصر نيفتد، زيرا هركس چنين كند، عمرش كوتاه خواهد شد.
اما او لجاجت ورزيد و هزار كارگر اجير ساخت تا درب هرم را پيدا كنند. آنها يك سال در حوالی هرم كار ميكردند، تا آن كه خسته و درمانده شدند؛ پس چون تصميم به بازگشت گرفتند و نااميد شدند، ناگهان حفره‌ای زيرزمينی مشاهده كرده و حدس زدند كه همان دربی باشد كه میخواستند.
پس وارد حفره شدند و تا انتهای آن راهرو رفتند و سنگ مسطّحی ايستاده يافتند، كه از جنس مرمر بود؛ پس باز هم به گمان اين كه آن باب اصلی هرم است، آن را از جا كنده و خارج آوردند. پس ديدند كه بر آن کتیبه ای است به زبان يونانی كهن، پس حكمایِ مصر و علماء را جمع كردند تا آن را بخوانند، اما راه به جايی نبردند.
در ميان قوم، شخصی بود به نام ابوعبدالله مَدائنی كه از حافظان و عالمان بزرگ عصر خود بود و او به خُمارَوَيْه گفت: من مرد را در بلاد حبشه (اتيوپی) ميشناسم كه اسقف پيری است و 360 سال از عمر او ميگذرد او اين خطوط را ميشناسد
پس چون پيرمرد، به جهت ضعف و بيماری قابل حركت دادن به بلاد ديگر نبود، آن سنگ را با كشتی كوچكی به اَسوان كه در صعيد اعلای مصر واقع است حمل كردند و سپس به حبشه كه نزديك آن‌جا بود بردند.
اُسقف پير، همه آن نوشته‌های يونانی را خواند و به زبان حبشی خود، تفسير نمود؛ پس برای خُمارَوَيْه و يارانش به عربی ترجمه كردند. در آن چنين نوشته بود كه ساخت اين هرم در زمان پدر عزيز مصر – كه حضرت يوسف در دربار او بوده و توسط قوای او، صورت پذیرفته است
(یعنی: شاید تحت امر و طراحی و اعجاز حضرت یوسف و به نیروی کارگران پدر عزیز مصر)
سپس 16 بیت شعر در ذیل این توضیحات آورده، که از جمله چنین سروده شده است:
و دانش من دریافت فقط برخی از آنچه را که موجود بود؛ و من از غیب هیچ آگاهی ندارم، و خداوند داناست.
و محکم ساختم آنچه را که درصدد محکم ساختن آن بودم؛ و استحکام بخشیدم آن را، و خداوند قوی‌تر و حکیم‌تر است.
من صاحب اهرام مصر هستم و بناکنندهٔ بَرْباها در سرزمین مصر؛ و من هستم کسی که مقدّم است بر دیگران.
به یادگار گذاشتم در آن اهرام و برابی، آثار دست و دانش خودم را برای ابد، که نپوسد و منهدم نشود.
و در آن اهرام، گنجینه‌های فراوان و عجایبی نهفته است؛ و برای روزگار، تلخ ترین تلخی‌ها و استقبال با وجه کریه و چهرهٔ درهم کشیده، با انسان است.
بزودی، باز خواهد کرد قفلهای مرا و آشکار خواهد ساخت عجائب مرا، ولیّی از اولیای خدا که در آخِرالزّمان همچون ستاره‌ای از افق طلوع می‌کند.
در اطراف و اکناف بیت الله الحرام آشکار می‌گردد امور او؛ و چاره‌ای نیست جز اینکه او برتری یابد؛ و بلکه، هر سُمُوّ و بلندی، از او بلندی پیدا کند.
و آشکار میگردد گنج‌ های من؛ ولی، جز آنکه، من می‌بینم که همگی این‌ها با خونریزی گشوده خواهد شد.
من گفته‌هایم را به رمز آوردم در صخره‌های سنگی (هرم) که خودم آن‌ها را تراشیده و قِطعه قِطعه کرده‌ام؛ و به زودی زود، خودم فنا می‌شوم پس از ساختن آن‌ها، و من نابود و تبدیل به خاک خواهم شد؛ ولی این بناها (اهرام) باقی خواهند ماند!
پس در این هنگام، خُمارَوَیه گفت: این چیزی است که هیچ کس را در آن چاره نباشد، جز قائم
(زیرا در اینجا سازندهٔ هرم خود گفته که کسی جز آن حضرت توانایی بازکردن تمامی درها و گشودن تمامی قفل ها و کشف همگی اسرار اهرام را ندارد).
پس آن لوح سنگی را دوباره به مکان خود برگرداندند؛ ولی سال بعد طاهر که خادم خُمارَوَیْه بود، او را در بسترش به قتل رساند، درحالی که مست بود
و در حقیقت، به نفرین اهرام مصر دچار شد، و در 32 سالگی جان خود را از دست داد
نفرین اهرام مصر، تجربه تاریخ و گواه همیشگی بر معجزه بودن اهرام مصر، و دروغ بودن انتساب آنها به فراعنه است.
جالب توجه است که تجربهٔ تاریخ نشان داده که، هرکس قصد تعرض به اهرام مصر را داشته و یا به درون آن‌ها نقب زده و تجاوز نموده، پس از اندک زمانی هلاک شده است.
از آن جمله، ناپُلِئون که در نبرد اهرام، بر مَمالیک مصر غلبه کرد سپس به داخل اهرام تجاوز نمود و چون بیرون آمد، مدهوش، غمگین و حیرت زده بود. از او سبب این حیرت زدگی و اندوه را جویا شدند، گفت: سرنوشت خود را در آنجا دیدم، که چگونه با خواری و ذلّت تبعید می‌شوم و می‌میرم
و از قضا پس از شش سال در تبعید بیماری مرد.
از دیگر قربانیان اهرام مصر، هاوارد کارتر مصرشناس انگلیسی و همکاران وی می‌باشند. او به کاوِش در برخی از اهرام مصر پرداخت و مدت 10 سال، حمل و حفاظت اشیاء به دست آمده توسط او در یکی از این اهرام، به طول انجامید.
عاقبت، در نوامبر 1922م پرندۀ قناری او را یک مار کبرا، درون هرم بلعید و چند ماه بعد، لُرد کارناروِن (ثروتمند انگلیسی حامی کارتر) نیز به نیش یک پشه که جای آن عفونی شد و هرچه مداوا کرد، هیچ نتیجه نداد و به تدریج، عفونت تمام خون او را گرفت – هلاک گشت و خبر مرگ وی، زبانزد روزنامه های آن زمان شد.
همین طور، تا سال 1929 م یازده نفر که در کشف مقبره دست داشتند، جملگی به نحوی غیرطبیعی، مُردند!… خود هاوارد کارتر نیز، سرانجام بر اثر بیماری ��رطان لَنفوم جان خود را از دست داد 
و از این قبیل وقایع، بسیار رخ داده و در کتب تاریخ، به حدّ متواتر نقل شده و جای شکّ و تردیدی نیست که تعرّض کنندگان به اهرام مصر، بد فرجامی داشته اند؛ ولی ما این را (همچون خرافه پرستان عوامّ) از “نفرین فراعنه” نمی پنداریم، بلکه نشانۀ ارادۀ الهی بر حفظ اهرام می‌دانیم که معجزۀ جاوید پیامبران خدا، خصوصاً حضرت ادریس هستند
 نتیجه‌گیری
حضرت ادریس، یا همان هِرمِس بزرگ، قبل از طوفان نوح؛
حضرت یُوسُف، در زمان قحطی بزرگ مصر؛
فرعون و فراعنه مصر و کارگران و معماران آن‌ها.
از آنجا که هر سه نظریه فوق، دارای مدارک و شواهدی در تواریخ و یا احادیث و روایات هستند، صحیح‌تر آن است که بگوئیم:
چون حمل و نقل آن همه قطعات سنگ‌های غول پیکر ـ که جنس آن‌ها در صدها کیلومتر دورتر از مکان احداث اهرام ثلاثه یافت می‌شود! – و در جای خود قرار دادن آن‌ها با آن دقت‌های ریاضی و هندسی و نجومی، از عهدهٔ بشر معمولی، حتی در زمان ما با این همه آلات و ادوات، مُحال و غیرممکن است، پس چاره‌ای نداریم جز اعتراف به آنکه اهرام مصر، و خصوصاً هرم بزرگ، معجزهٔ الهی یکی از پیامبران بوده‌اند.
پس یقیناً و با توجه به این احادیث دینی و مدارک و شواهد تاریخی، آن‌ها ساختهٔ حضرت ادریس یا همان هِرمِس علیه‌السّلام هستند، و قبل از طوفان نوح علیه‌السّلام بنا شده‌اند، و نام هرم یا پیرموس یا پیرامیس یا پیرامید نیز از نام آن حضرت (هرمس) گرفته شده است.
بلی، امکان دارد که حضرت یوسف نیز برخی از اهرام چهل‌گانهٔ مصر، غیر از دو هرم بزرگ، را ساخته باشد؛ چون او نیز دارای قوّهٔ اعجاز مافوق بشری بوده است.
اما فراعنهٔ مصر، چون عظمت و شکوه این بناهای پیامبران را دیده اند، به دروغ اهرام مصر را به خود نسبت داده و با نصب الواح و کتیبه‌های دروغین و خودشان، هم زمان ساخت اهرام مصر را و هم اسامی سازندگانشان را تحریف و به نفع خود ثبت کرده‌اند و آن بناها را به عنوان آرامگاهی برای خود برگزیده اند،
تا تاریخ، اهرام مصر را ساختهٔ فرعون بداند! غافل از آنکه هر دروغی سرانجام یک روز فاش و برملا می‌گردد و بشر میفهمد که فرعون‌ هرگز قدرت ساختن بناهایی چنین عجیب و باشکوه را نداشته اند…
آری؛ ممکن است برخی اهرام کوچک و ناقص موجود در سرزمین مصر، از آن فراعنه بوده باشد؛ که باز باید دانست که ایشان، آن‌ها را هم به تقلید از اهرام بزرگ حضرت ادریس و حضرت یوسف ساخته‌ شده است.
در پایان، تبرّک می جوییم به ذکر احادیث منقول از پیامبر  دربارۀ سرزمین مصر، و نیز در خصوص خود شهر جیزه، که محلّ اهرام است:
شهر جیزه، گلشنی است از گلشن های بهشت؛ و سرزمین مصر، گنجینه های خداوند است در روی زمین آفرید
مصر، زمانی در اختیار شیعیان و فاطمیان بود، که منسوب به مادر اهلبیت، حضرت فاطمه بودند؛ و دانشگاه “جامعة الأزهر” نیز “جامعة الزَّهراء” بود و پس از انقراض تشیّع در آن سرزمین، الأزهر شد…
و بقول مرحوم شیخ بهائی
ای هزار افسوس، زین گنج گران
کآن ز دست ما برون شد بی گمان
ای فغان! از آهِ قلب سرد ما
ای دریغ! آنکو بفهمد درد ما
دردها دارم به دل از روزگار
محرمی کو؟ تا کنم درد آشکار
0 notes
prophets-kings · 23 days
Text
فرعون و اسرار اهرام مصر باستان
فرعون کیست؟
فرعون، یک لقب سلطنتی هست که مخصوص پادشاهان مصر باستان بود. فرعون فرعون ها یا همان فرعون زمان حضرت موسی به عنوان خدای دروغین حوروس در مصر باستان پرستش میشد. قدرت کامل سیاسی و دینی مصر باستان در اختیار فرعون بود.
امام علی فرمود: داخل تابوتی که در پایین ترین طبقه جهنم است، شش نفر از امت پيشين جا دارند و شش نفر از مردم آخر الزمان 
اما شش نفر كه از پیشینیان هستند آن پسر آدم است كه برادرش را کشت و فرعون فرعونها است و سامری از بنی اسراییل و دجال است كه نامش در زمره پيشينيان است ولی در آخر الزمان خروج خواهد كرد و هامان وزیر فرعون است و قارون
 دانستن درباره فرعون حضرت موسی
اسرار فرعون
زندگی و مرگ فراعنه مصر در طول تاریخ همواره پر رمز و راز بوده است. هویت و مقبره بسیاری از فرعون ها تا به امروز ناشناخته باقی مانده است. باستان‌ شناسان با کاوش در اهرام و مقبره ها سعی در کشف اسرار زندگی، علت مرگ، اعتقاد و باورهای فراعنه دارند
یکی از معروف ترین اسرار فرعون، هویت و مرگ توت عنخ آمون است. مقبره توت عنخ آمون در سال 1922 توسط هاوارد کارتر باستان‌شناس انگلیسی، کشف شد. این مقبره به طور کامل دست‌نخورده باقی مانده بود و گنجینه‌ای بی‌نظیر از اشیاء گرانبها را در خود جای داده بود. کشف مقبره و گنجینه فرعون، توت عنخ آمون، توجه جهان را به مصر جلب کرد و درک انسان ها را از عقیده و باورهای باستانی تاریخ مصر گسترش داد.
مرگ فرعون
مرگ فرعون در فرهنگ مصر باستان، یک رویداد مهم بود، برای جنازه فرعون‌ مراسمی عجیب برگزار می‌شد. عبادت و مناسک شیطانی جزیی ازین رسوم باستانی بود.
اهرام مصر، مشهورترین نمونه از قبر فراعنه هستند که هنوز هم پس از هزاران سال، عجایب اهرام و اسرار مرموز مصر باستان را به رخ تاریخ جهان می‌کشند.
مومیایی کردن جنازه فرعون، یک مرحله حساس آماده‌سازی فرعون پس از مرگ بود. مصریان باستان معتقد بودند که سالم ماندن جسد فرعون کمک می‌کند تا فرعون در جهان بعد از مرگ به زندگی ادامه دهد. 
مومیایی کردن فرایندی بسیار پیچیده و زمان‌بر بود که به تخصص و مهارت زیادی نیاز داشت.
قبر فرعون
طبق باور مصریان باستان قبر فرعون‌ مکانی برای آرامش ابدی روح فرعون بود. مصریان معتقد بودند که پس از مرگ فرعون روح او به جهان آخرت سفر می‌کند و سرانجام اوزیریس، خدای مردگان روح فرعون را قضاوت میکند. برای اینکه روح فرعون بتواند به دنیای زندگی پس از مرگ راه یابد، لازم بود که جنازه فرعون داخل قبر مخصوصی دفن شود.
دوره ای از تاریخ فراعنه از اهرام مصر بعنوان قبر فرعون استفاده کردند، اهرام، توسط سنگ‌های عظیم و معماری شگفت انگیز ساخته شده اهرام ثلاثه و عجایب اهرام قبل از دوران فرعون ها نیز وجود داشتند، 
داخل اهرام
در فضای داخلی اهرام مقبره و گنجینه های طلا و جواهر، انواع طلسم و نفرین کنار جنازه فرعون برای سفر آخرت و زندگی پس از مرگ او وجود دارد 
گنج فرعون گنجینه اهرام مصر
جسد مومیایی شده فرعون‌ اغلب با گنج ها و جواهرات، طلسم و جادو در قبر دفن می‌شد. این گنجینه شامل طلا، جواهر، مجسمه‌ و تندیس، ظروف، اسلحه و جنگ افزار شخصی و سایر لوازم مورد نیاز فرعون برای جهان پس از مرگ بودند. 
گنجینه‌ های داخل اهرام و مقبره فرعون‌ معلومات ارزشمندی در مورد زندگی، عقیده و باور های تمدن تاریخی مصر در اختیار باستان و مصرشناسان قرار می‌دهند.
یکی از مشهورترین گنجینه‌های قبر فراعنه، گنج توت عنخ آمون است. این گنجینه شامل هزاران قطعه گرانبها از جمله ماسک طلای فرعون، تخت طلا، مجسمه‌ هایی از طلا و جواهرات ارزشمند است. گنج توت عنخ آمون، به عنوان یکی از بزرگترین گنجینه‌های کشف شده در تمام تاریخ جهان و تاریخ باستان شناخته می‌شود اما بعد از کشف مقبره مرگ های پی در پی تیم اکتشاف سوال های زیادی خلق کرد.
ازینجا 👈 اسرار نفرین جسد فرعون را بخوانید.
جسد فرعون
0 notes
prophets-kings · 2 months
Text
حضرت موسی
پیامبری با شریعت مستقل که دارای کتاب آسمانی تورات است. سرگذشت و پیامبری حضرت موسی به قدری دارای اهمیت بوده که در ۴۲۰ آیه و ۳۶ سوره، ۱۳۶ مرتبه نام موسی و نکاتی از زندگی حضرت موسی در قرآن بیان شده است حضرت موسی پسر عمران از قبیله لاوی بود، میریام و هارون برادر و خواهر او بودند. حضرت موسی در مصر به دنیا آمد. زمانیکه بنی‌اسرائیل به دلیل جمعیت زیادشان بعنوان تهدیدی برای مصریان شناخته میشدند.چنانچه فرعون دستور داد که تمام پسران یهودی تازه متولد شده را در رود نیل غرق کنند.عمران و یوکابد برای جلوگیری از کشته شدن موسی، او را در سبدی گذاشتند و میان نیزارهای بلند رود نیل پنهان کردند.
Tumblr media
در حالیکه خواهر موسی در همان اطراف پنهان شده بود تا از دور مراقب موسی باشد. آسیه، زن فرعون با شنیدن گریه او را پیدا کرد و نجات داد و نام او را « موسی » به معنای از آب کشیده شده گذاشت. دیگر آرزوی آسیه برای داشتن یک پسر برآورده شده بود.
حضرت موسی در شکوه تمدن مصر به عنوان پسر خوانده فرعون پرورش یافت. او که به سن مردانگی رسیده بود، از ریشه‌های عبری خود آگاه بود و دلش بحال بنی اسرائیل میسوخت.
روزی حضرت موسی شاهد ضرب و شتم وحشیانه یک غلام عبری توسط یک ارباب مصری بود بشدت عصبانی شد و مرد مصری را به طور ناگهانی کشت. موسی از ترس مجازات فرعون، به صحرای مدین گریخت و برای شعیب که بعداً با دخترش ازدواج کرد، مشغول به چوپانی شد.
خداوند، حضرت موسی را بر قوم بنی اسرائیل برانگیخت. بنی اسرائیل در دوران زمامداری حضرت یوسف به مصر آمدند و چون جمعیت آن ها فزونی یافت، قِبطیان از کثرتشان بیمناک شدند و در تضعیف ایشان کوشیدند، پس آن ها را به بندگی گرفتند و به انجام کارهای سخت واداشتند.
فرعون مصر که شاهی قدرتمند و متکبر بود، دعوی اُلوهیَّت کرد و خود را شایسته ی پرستش خواند.
در چنین اوضاعی #حضرت #موسی به مصر آمد و #فرعون را به پرستش خدای یکتا دعوت کرد و از خشم خدا ترساند، اما سودی نداشت.
Tumblr media
youtube
1 note · View note