«تعطیل دانشگاه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی - که منظورم بستن درهای دانشگاه نیست - نهادن قفل اسطوره سیاست بر درِ دانش جدید است، و گامی مهم به سوی باز کردن درهای التقاط ادب کهن و علم جدید و فروکاستن علوم انسانی و اجتماعی به ادبیات و عرفان. کوششهای ″متجددین″ برای تدوین اندیشه اقتصادی غزالی، نظریه مدارای دینی حافظ و نظریه دموکراسی مولوی، و کوششهای سنتمداران، در خلاف جهت آن برای نقد این نظریهها، نشان از این دارد که در غیاب جدال قدیم و جدید در مبانی علم، ایرانی، قدیم را تنها ضابطه جدید میداند و گمان میکند علوم انسانی و اجتماعی جدید اموری از سنخ ادبیات و عرفان هستند و نه تنها این علوم جدید را نمیداند، بلکه تصور ادبيات و عرفان را با خلط آن با علوم جدید از معنای آنها تهی میکند. به عنوان مثال، کسی که اقتصاد بداند میتواند با بررسی مبانی نظری امام محمد غزالی تمایزهای میان دو مبنای قدیم و جدید و شرایط امکان اقتصاد در دوران جدید را توضیح دهد، اما عکس آن ممکن نیست و نمیتوان با مبنای ″قناعتِ″ غزالی بر الزامات ″صناعتِ″ جدید مناقشه کرد. منظورم این نیست نمیتوان به ″قناعت″ غزالیوار روی کرد، بلکه این است که با تکیه بر زهد غزالی نمیتوان اندیشه اقتصادی تدوین کرد. منظورم این نیست که باید هوادار دموکراسی یا مدارای دینی بود، بلکه میگویم که این دو را نمیتوان از مولوی و حافظ استنتاج کرد. اینکه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی جامعهشناسی یا فلسفه دین ممکن شده، دلیل این است که میتوان از جدید در قدیم نظر کرد، اما عکس آن ممکن نیست، یعنی دین قدیم، اگر همچنان با توجه به الزامات نظام سنت قدمایی فهمیده شده باشد، نمیتواند بر مبنای نظری علوم جدید مناقشه کند. میگویم اگر دین همچنان قدیم مانده باشد، نمیتواند بر مبنای علوم جدید مناقشه کند، و نمیگویم دین به طور کلی نمیتواند. جدالهای کنونی ما در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، که به طور عمده مندرج در تحت جدل است، از این بدفهمی ناشی میشود. سنتمداری، که سنت باید دایرمدار امور او باشد، از این حیث میتواند از سنت قدیم بر علم جدید مناقشه کند که علم جدید را میداند، یعنی دیانت او نسبتی با علم او برقرار کرده است. جامعهشناسی دین از جامعهشناسی بر دین نظر میکند، اما دین نمیتواند، با تکیه بر مبانی نظام سنت قدمایی، جامعهشناسی را نقد کند، مگر اینکه اهل دین جامعهشناس شده باشند.» تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید؛ موردِ شهریارِ ماکیاوللی #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد چاپ سوم، ۱۳۹۹، صفحات ۲۳۷ و ۲۳۸. ۸ / #بهمن / ۱۴۰۰ https://www.instagram.com/p/CZSVpumOa-g/?utm_medium=tumblr
0 notes
«تجربهٔ ایجابیِ ایران در دورهٔ اسلامی، بخشهایی از جهانِ اسلام، در دورهای که از آن به ″نوزایشِ اسلام″ تعبیر کردهاند، در اختیارِ ماست تا دریابیم که ایرانیان در همهٔ شاخههای علم به کجا رسیده بودند. حتی ابن خلدون، که از اعرابِ غربِ سرزمینهای اسلام بود، و دربارهٔ ایران دانشِ دستِ اولی نداشت، بر مبنای خبرهایی که به او رسیده بود، و با تکیه بر حدیثِ نبوی، تردیدی نداشت که ″اگر دانش بر ثریا آویخته باشد، کسانی از ایرانیان به آن دست مییابند.″ استقلالِ نسبیِ مدرسهها، با توجه به امکاناتِ دورانِ قدیم، امکانِ آزادیِ سیر و سفرِ دانشمندان و دانشجویان، که در دورههایی به بهترین وجهی ممکن شد، در گسترهٔ ایرانِ بزرگ، از خراسان تا ری و بصره و بغداد، ایجادِ کانونهای مهمی را در پی داشت. آنچه در فاصلهٔ سدههای چهارم تا ششم در همین مدرسهها تولید شد، بخشِ بزرگی از میراثِ جهانیِ علم به شمار میآید و در فاصلهٔ سدهٔ دوازدهم و سیزدهم به زبانِ لاتینی ترجمه شد و مقدمهای بر تحولِ علم در اروپا شد. تجربهٔ سلبیِ سیاستگذاریِ نظامهای توتالیتر در قلمروِ علم و ″مهندسیِ″ آن نظامها را نیز داریم. ترازنامهٔ بیش از هفت دهه برقراریِ سوسیالیسم در شوروی و پنج دهه نظامهای توتالیتر در اقمارِ شوروی و نیز کوششهای دهسالهٔ آلمانِ هیتلری، در قلمروِ علم، امروزه، بیش از آن شناخته شده است که بتوان به آن بیاعتناء ماند. [...] این تجربهها، که دیگران، بهای گزافی برای به دست آوردنِ آن پرداختهاند و نسلهایی از آدمیان و منابعی که میبایست برای سعادتِ آنان صرف میشد، در راهِ چنین تجربهای از میان رفتند، اینک، بی آنکه ما بهایی برای آنها پرداخته باشیم، در اختیارِ ماست. طیرهٔ عقل خواهد بود که آن تجربهها را دوباره تکرار کنیم!» تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید؛ موردِ شهریارِ ماکیاوللی #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد چاپ سوم، ۱۳۹۹، صفحات ۲۳۲ تا ۲۳۴. 📸 نگاره: جالینوس و ابنسینا و بقراط از یک کتاب پزشکی فرنگی، 1501م (ادامه در #در_باره_ی_اسلامی_سازی_علوم ۴ از ۶) ۴ / #بهمن / ۱۴۰۰ #سیدجواد_طباطبایی #سید_جواد_طباطبایی #دانشگاه #تقلید #علوم_اسلامی #علوم_انسانی #اسلامی_کردن_علوم #اسلامی_سازی_علوم #غربزدگی #انقلاب_فرهنگی #ستاد_انقلاب_فرهنگی #تعهد #تخصص #تصفیه #گزینش #استخدام #تعهد_و_تخصص #ابن_خلدون #مهندسی_علوم_انسانی #بغداد #ری #خراسان #ابن_سینا #ابوعلی_سینا #جالینوس #بقراط https://www.instagram.com/p/CZHyP4cuJQY/?utm_medium=tumblr
0 notes
نظامِ دانشگاهیِ ایران، اگر به دنبالِ آن بود که سنتی علمی ایجاد کند، میبایست با تکیه بر نتایجِ تأملی دربارهٔ آن، سنتِ ″تولیدِ″ علمِ دانشگاههای جدید را سامان میداد، همچنانکه نهادهای پژوهشی و دانشگاههای جدید در اروپا، که سرمشقِ همهٔ دانشگاهها در همهٔ کشورهای جهان به شمار میآیند، کوشش کردهاند نظامِ ″تولیدِ″ علمِ جدید را در ادامهٔ سنتِ تولیدِ علمِ قديم متحول کنند و از این حیث، اگر دیدهٔ ظاهربین نداشته باشیم، دانشگاههای معتبرِ اروپایی به نظامِ مدرسههای کهنِ جهانِ اسلام نزدیکترند تا دو نظامِ حوزه و دانشگاه به یکدیگر در کشورهایی مانند ایران! از این رو، از نیم سده پیش که به دنبالِ تجربههای آغازین، شالودهٔ دانشگاه در ایران استوار شد، نظامِ دانشگاهیِ ایران به انقلابی ″فرهنگی″ نیاز داشت تا بتواند، از سویی، پیوندی با سنتِ علمیِ کهن ایجاد کند و از سوی دیگر، راهها و روشهای جدیدی را تجربه کند. اگرچه دانشگاه به عنوان نهاد را میتوان ساخت، چنانکه از سدهای پیش حکومتهایی پی در پی دانشگاههای گوناگونی را ساختهاند، اما نظامِ دانشگاهی را نمیتوان ساخت. کوشش برای ″ساختنِ″ نظامِ دانشگاهی، بر هم زدن نظامی است که جز به صورتِ خودانگیخته ایجاد نمیشود. نظامِ دانشگاهی، به عنوانِ سامانی خودانگیخته، یکی از مهمترین سامانها و نهادهای اجتماعِ انسانیاست و هرگونه تصرفِ بیرویه در آن، بهویژه اگر با توهمِ ″مهندسیِ″ همهجانبه توأم باشد، جز برای ایجادِ اخلال در کارکردِ آزادِ آن نخواهد بود. تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید؛ موردِ شهریارِ ماکیاوللی #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد چاپ سوم، ۱۳۹۹، ص۲۳۲ (ادامه در #در_باره_ی_اسلامی_سازی_علوم ۳ از ۶) ۳ / #بهمن / ۱۴۰۰ #سیدجواد_طباطبایی #سید_جواد_طباطبایی #جواد_طباطبائی #سیدجواد_طباطبائی #آنچه_خود_داشت #دانشگاه #تقلید #علوم_اسلامی #علوم_انسانی #اسلامی_کردن_علوم #اسلامی_سازی_علوم #غربزدگی #انقلاب #انقلاب_فرهنگی #ستاد_انقلاب_فرهنگی #عبدالکریم_سروش #تعهد #تخصص #تصفیه #گزینش #استخدام #تعهد_و_تخصص #نظام_دانشگاهی #حوزه_علمیه #وحدت_حوزه_و_دانشگاه #تأملی_در_ترجمه_متنهای_اندیشه_سیاسی_جدید_مورد_شهریار_ماکیاوللی https://www.instagram.com/p/CZFX5sNOrec/?utm_medium=tumblr
0 notes
«با انقلاب و انقلاب فرهنگی، وضع اسفناکتر نیز شد. آن اندک ضابطهٔ علمی نیز که معیارِ ورود به دانشگاه و خروج از آن بود، منسوخ شد. دانشگاهی که قرار بود، به گفتهٔ یکی از سخنگویانِ انقلابِ فرهنگی[=عبدالکریم سروش]، ″با انقلاب همگام حرکت کند″، در میانِ خوفِ تصفیه و رجای تن دادن به خِفَّتِ ماندن، به همتِ ″دانشجویان متعهد و دوراندیشِ ما″ - که بهرغمِ همهٔ فضیلتهایی که گویا داشتند از نعمتِ دوراندیشی عاری بودند - از حرکت باز ایستاد. بدینسان، همین تعهدِ دانشجویانِ دوراندیشِ ما به ضابطهای برای تألیف و ترجمه، تعطیل یا تغییرِ رشتههای علمی، و البته اخراج و تصفيهٔ استادان تبدیل شد. اما آنچه آن سخنگو نمیدانست، و نمیتوانست بداند، زیرا نه تاریخِ خود را میدانست و نه تاریخِ دیگران را، این بود که تعهدِ اهلِ علم به تخصصِ اوست و تاکنون از مداخلهٔ تعهد در تخصصِ اهلِ علم جز فاجعه برنیامده است.» تأملی در ترجمهٔ متنهای اندیشهٔ سیاسی جدید؛ موردِ شهریارِ ماکیاوللی #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد چاپ سوم، ۱۳۹۹، صفحات ۳۶ تا ۳۸. 📸 نگاره: مراسم بزرگداشت شهادت مرتضی مطهری در دانشگاه تهران. نشسته از چپ: غلامعلی حداد عادل و علی شریعتمداری(عضو هستهٔ هفتنفرهٔ ستاد انقلاب فرهنگی) و علیاکبر معینفر(نخستین وزیر نفت ایران) و رهبری در تصویر دیده میشوند. برگرفته از صفحه خامنهای هیستوری. (ادامه در #در_باره_ی_اسلامی_سازی_علوم ۲ از ۶) ۲ / #بهمن / ۱۴۰۰ #سیدجواد_طباطبایی #سید_جواد_طباطبایی #جواد_طباطبائی #دانشگاه #تقلید #علوم_اسلامی #علوم_انسانی #اسلامی_کردن_علوم #اسلامی_سازی_علوم #غربزدگی #انقلاب_فرهنگی #ستاد_انقلاب_فرهنگی #عبدالکریم_سروش #تعهد #تخصص #تصفیه #گزینش #استخدام #تولید_علم #علم_اسلامی #مهندسی_علوم_انسانی #غلامعلی_حداد_عادل #علی_اکبر_معین_فر #علی_شریعتمداری #سیدعلی_خامنه_ای #مقام_معظم_رهبری https://www.instagram.com/p/CZCrsiyja2v/?utm_medium=tumblr
0 notes
. 🟢 مخبرالسلطنه، به موردِ دیگری از مناسباتِ دربار و مردم و تباهیِ دوسویهٔ آنها اشاره میکند که وجهی از سقوطِ اقتصادِ ملی را نیز توضیح میدهد. او به نقل از یادداشتی که پدرش [در اردیبهشت ۱۲۵۳ هـ.ش] به ناصرالدینشاه درباره لزومِ اصلاحات و برقراریِ قانون تقدیم کرده بود، مینویسد: . ⚪ «همانطور که اجرای قوانین اسبابِ ترقی میشود، عدمِ امنیت مایهٔ خرابی خواهد شد، مثلِ اینکه نِیشکرِ مازندران را بدونِ ادای قیمت و اُجرت و کرایه میبردند و یک قران از هر باری قُلّوق میگرفتند؛ زراعتِ نیشکر متروک شد. همچنین کاغذسازیِ اصفهان بهعلتِ صرفِ تحریرِ دفترخانهٔ آنجا که مجاناً میبردند، بسته شد. معادنِ ایران کم نیست، ولی اهلِ محل آنجا را کور کردهاند که اسبابِ زحمتِ آنها نشود. همانطور که مالِ رعیت تاراج میشود، همینطور مالِ دیوان به هدر میرود. ... ترقیِ مملکت زراعت و استخراجِ معادن است. در بدوِ دولتِ ابدمدت، اندکتشویق از صناعت شد، چینی و بلور و بَرَک و چوغا آغری و شال هم ساختند و بافتند، ولی مردمِ بیاطلاع دنبالِ مالِ فرنگ را آنقدر گرفتند تا آنها رواج گرفت و اینها از بین رفت.» . 🔴 اهمیت این یادداشتها در آن است که بهخلافِ ادعانامههای اکثرِ روشنفکران که دولت را مسئولِ همهٔ نابسامانیها و خرابیها میدانستند، رفتارهای غیر عقلاییِ مردم را نیز از نظر دور نمیدارد، اما آنچه در همه این نوشتهها ناگفته مانده، این واقعیتِ تاریخِ ایران است که ایرانیان با رفتارِ غیرِ عقلایی خود راهِ تحميلِ مناسباتِ امپریالیستی را به خود هموار کردند. به عبارتِ دیگر، از سدههایی پیش از آنکه موجِ مناسباتِ امپریالیستی به ایران برسد، ایرانیان زمینهٔ ورودِ آن به کشورِ خود را هموار کرده بودند. . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . #درباره_اقتصاد_مولد (۴ از ۴) * به مناسبت واپسین روز #سال_رونق_تولید . ۲۹ / #اسفند / ۹۸ . . . #تاملی_درباره_ایران #تولید_ملی #صادرات #واردات #اتاق_واردات #اتاق_بازرگانی #اقتصاد #اقتصاد_مقاومتی #امپریالیسم #روشنفکری #دولت #فرنگ #ایران #اصفهان #نیشکر #مازندران #قوانین #قانون #ناصرالدین_شاه https://www.instagram.com/p/B97BDGVjz6S/?igshid=19d71zhqo4kj8
0 notes
. 🟢 زینالعابدین مراغهای در سیاحتنامهٔ ابراهیمبیگ [۱۲۷۴ هـ.ش] بیتوجهی و خصلتهای ناپسندِ مردمی را مانعی بزرگتر از عدمِ کارآییِ نهادهای دولتی میدانست. . ⚪ ابراهیمبیگ در بازارِ تبریز به عیان دید که همهجا پر از «امتعهٔ خارجی» بود «و از امتعهٔ داخليه نشانی دیده نمیشد» و در این فکر فرو رفت که «شیاطینِ فرنگستان، به قُوّتِ علموصنعت، همهساله چهقدر پول از این مملکت بیرون میکشند.» او از یکی از بازرگانانِ تبریزی سبب را جویا میشود و مخاطبِ او میگوید: . 🔴 «تبریزیان را شما نمیشناسید. اینان تمام، یک "من" هستند. در میانشان هرگز نیم"من" پیدا نمیشود که پنج نفری یکجا جمع شده، یکی را برای خودشان رئیس قرار داده، به دستیاریِ همدیگر، کارِ بزرگی را از پیش ببرند. هیچیک از دیگری تمکین نمیکند. این است که از اینگونه کارهای بزرگ هم خودشان محروماند و هم وطن از ترقیات بازمانده است. پیشتر، چند تن، یکجا جمع شده شراکتِ بزرگی تأسیس نمودند. بعد داعیهٔ ریاست و صدرطلبی - که هر یک جدا در آن خیال بودند - سببِ حدوثِ اختلاف گردیده، بعد از چهار سال اساسِ آن بههم خورد. تنی چند از آن میان مدعی شده تمامی حِصّهها را خود قبول کرد، ولی چندی نمیگذرد که آن هم در جای خود خشک میشود؛ چه واضح [است] که بارِ ده نفر را یک تن به دوش نمیتواند بگیرد.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . * نگاره: ماکتطور بازار تبریز در #باغ_مینیاتور_تهران #درباره_اقتصاد_مولد (۲ از ۴) * به مناسبت واپسین روزهای #سال_رونق_تولید . ۲۶ / #اسفند / ۹۸ . . . #تبریز #ابراهیم_بیگ #بازار_تبریز #سیاحت_نامه_ابراهیم_بیگ #زین_العابدین_مراغه_ای #تاملی_درباره_ایران #تولید_ملی #صادرات #واردات #اتاق_واردات #اتاق_بازرگانی #اقتصاد #تبریز #آذربایجان #اقتصاد_مقاومتی (در Miniature Museum Garden باغ موزه مینیاتور) https://www.instagram.com/p/B9zW4uxDuS1/?igshid=ngori65xhiz4
0 notes
. 🟢 تعارض میانِ الزاماتِ مناسباتِ اقتصادیِ دنیایِ جدید و تلقیِ سنتیِ بازرگانانِ ایرانی در دوره سلطنتِ قاجاریه موجب شد که ایران، جایگاهِ اقتصادیِ خود در این منطقه را از دست بدهد. زینالعابدین مراغهای که با محافلِ بازرگانیِ ایرانی در روسیه و قفقاز آشنایی داشت، در سیاحتنامهٔ ابراهیمبیگ [۱۲۷۴ هـ.ش] به نکتههایی دربارهٔ عللِ سقوطِ ایران از مقامِ صادرکننده به مصرفکنندهٔ فرآوردههای خارجی اشاره کرده است. ابراهیمبیگ در راهِ سفرِ خود به ایران در تفلیس نیز اقامت کرد و از بازرگانی ایرانی که ساکنِ همان شهر بود، از وضعِ ایرانیان و معیشتِ آنان جویا شد. بازرگانِ ایرانیِ ساکنِ تفلیس - که به تجارتِ پارچه مشغول بود و از ایران چیت وارد میکرد - در پاسخ به سوالِ ابراهیمبیگ که به چه تجارتی مشغول است، گفت: . ⚪ «همین چیتِ همدان، بروجرد، و قَناویزِ میلان و تبریز است. اینها نیز نسبت به سالهای پیش خیلی کساد و بیرونق شده است. پیشتر، همهساله، از این اَمتَعه چندین هزار بار بدین صفحات آورده، میفروختیم، ولی امروز بهقدرِ صدییکِ زمانهای پیش به خرج نمیرود. بس که تقلب در کار نموده، از رنگ و تارِ متاع دزدیدند و روکار و میانکار کردند و رنگهای قلابی به کار بردند، مشتریان دیگر رغبت نمیکنند. چندی نمیگذرد که اینها بِالمَرّه منسوخ و منقرض میشود. آنگاه باید ما از منسوجاتِ ابریشمیِ مسکو به ایران بفرستیم.»... . 🔴 [در ایران] «طبقهٔ تجّار اصلاً در خیالِ ترقیِ تجارت و توسیعِ ادارهٔ آن نیستند و به همان طریق که از نیاکانِ خودشان دیدهاند، راه میروند. با این که چند تن صاحبِ سرمایهٔ کافی هستند، ولی به همدیگر امنیت ندارند. حتی در معاملات نیز با همدیگر خیلی به احتیاط حرکت میکنند و همه در خیالِ آن است که به دیگری پای بزنند. مانندِ دولتينِ انگلیس و روس چشمشان همیشه به حرکات و کردارِ همدیگر معطوف است. اصناف و کسبه هم در قیل و قالِ پولِ سیاه؛ امروز: هفتاد شاهی یک قران، فردا: هشتاد شاهی. فقرا در فکرِ تدارکِ نان؛ امروز: یک مَن دو قران، فردا: سه قران! سُفَرای دو دولتِ بزرگِ همسایه نیز در پیِ ترویجِ مقاصدِ پولیتیکیِ خودشان. هیچکس را پروای وطن، و از حُبِ او در ظاهر و باطن خبری نیست.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . #درباره_اقتصاد_مولد (۱ از ۴) * به مناسبت واپسین روزهای #سال_رونق_تولید . ۲۵ / #اسفند / ۹۸ https://www.instagram.com/p/B9wwv_Ljedv/?igshid=j9ynzp8ex1qg
0 notes
. 🔵 بارون دو بروتوی، در مقامِ یکی از کارمندانِ بلندپایهٔ دربارِ لوئی چهاردهم، در مدتِ سفارتِ محمدرضابیگ، وظیفهٔ مهمانداریِ او را بر عهده داشت و او را از نزدیک شناخته بود، به نکتههای جالبِ توجهی دربارهٔ رفتار و کردارِ او اشاره کرده است. . ⚪ او مینویسد: «مشکل میتوان باور کرد که شخصی از کشوری چنان دوردست و متفاوت در همهٔ امور، مانندِ ایران، به کشورِ ما بیاید و پنج ماه را در پاریس سپری کند، بی آنکه برای دیدنیهای کمیابِ شهر و اطرافِ آن کنجکاوی از خود نشان دهد یا هوشمندیِ آموختن دربارهٔ حکومت و اخلاقیاتِ فرانسوی را داشته باشد. محمدرضابیگ هیچ عجلهای برای دیدنِ زیباییهای کاخِ ورسای و سایرِ بیوتاتِ سلطنتی و نیز شگفتیهای دیگری که بسیاری از آنها باید کنجکاویِ بیگانگان را به خود جلب کند، نداشت و در گفتوگویی نیز که بتواند دربارهٔ حکومت و اخلاقیاتِ ما چیزی به او بیاموزد، شرکت نکرد.» . 🔴 بارون در ادامه این نکته را نیز از بابِ نتیجهگیری میافزاید که «اگر دیگر ایرانیان، مانند سفیرشان در پاریس، زندگیِ تنآسان و توأم با تنبلی را پیشه کنند، سستعنصری و نادانیِ آنان باید بیمثال بوده باشد. با این همه، او، چنانکه پیش از این گفتم، اهل ذوق بود، اما گمان میکنم که خودخواهیِ او موجب شد تصور کند که کافیاست تا به کسانی که برای دیدنِ او کنجکاو شدهاند، نگاهی بیندازد و گاهی نیز در کوچههای پاریس، سوار بر اسب به گردش بپردازد تا حکومت، اخلاقیات و شگفتیهای کاخها و باغهای ما را بشناسد، زیرا چندین بار به من گفت که گوشهٔ چشمی کافیاست تا او آنچه دیدنیاست، ببیند.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . #مدار_صفر_درجه #حسن_فتحی #شبکه_یک_سیما ی ج.ا.ا . #سرگذشت_آقای_سفیر (۴ از ۴) . ۲۴ / #اسفند / ۹۸ . . . #تاملی_درباره_ایران #صفویه #صفویان #شاه_سلطان_حسین #فرنگ #سفرنامه #شهاب_حسینی #سید_شهاب_الدین_حسینی_تنکابنی #مسعود_رایگان #فردین_خلعتبری #علیرضا_قربانی #ورسای #فرانسه #محمدرضا_بیگ #ایرانشهر #ایران #پاریس #محمدرضابیگ #بارون_دو_بروتوی https://www.instagram.com/p/B9uMqTzD8Wh/?igshid=1qouboky4g54a
0 notes
. 🔵 زمانی که مذاکرات آغاز شد، طرفِ فرانسوی با آشنایی که به وضعِ سیاسی و اقتصادی داشت، امتیازاتِ بسیاری از سفیرِ ایران گرفت و آنگاه که محمدرضابیگ در عوض، امتیازهایی طلب کرد، مذاکرهکنندهٔ فرانسوی خاطرنشان کرد که با اجرای قرارداد، کشورِ وی از پولی که بازرگانانِ خارجی در ایران خرج خواهند کرد، از پایین آمدنِ بهای کالاهای اروپایی و بالا رفتنِ قیمتِ فرآوردههای داخلی سود خواهند برد. . ⚪ اِربِت مینویسد: «سفیر، به درستی پاسخ داد که این امور تنها به سودِ مردم خواهد بود و ولینعمتِ من - اعلیحضرت - از درآمدهای گمرکی و مالیاتِ فرآوردههای فرانسوی محروم خواهد شد. با این همه، پایداریِ او در این مورد اندک بود و پس از آن که با ملّای همراه و برخی از افسرانِ خود رایزنی کرد، مراتبِ رضایتِ خود را اعلام داشت.» فردای آن روز، در جریانِ مذاکره با سه نمایندهٔ دولتِ فرانسه، سفیرِ فرانسویان همهٔ کوشش خود را به کار برد تا چنین وانمود کنند که بسته شدنِ قرارداد برای شاه و کشورِ او متضمنِ منافعِ اساسی میتواند باشد. تقاضای محمدرضابیگ مبنی بر دریافتِ معادلِ برخی امتیازهایی که به فرانسویان داده شده بود، به طور کلی، با مخالفتِ طرفِ فرانسوی مواجه شد و آنچه فرانسویان پیشنهاد میکردند متضمنِ منافعی گذرا و کماهمیت بود. . 🔴 یکی از رایزنانِ دولتِ فرانسه درخواستهای سفیرِ ایران را بررسی کرد و در پایانِ گزارشِ خود نوشت: «نکتهٔ نخست اینکه با موادِ [این قرارداد] دستِ کم، با موادِ جدیدی که از جانبِ ما به قراردادِ 1708 افزوده خواهد شد، نه تنها هیچ امتیازی به ایرانیان داده نشده مگر آنکه فرانسویان نیز از آن امتیازها در ایران بهرهمند خواهند بود، بلکه برعکس، فرانسویان امتیازهای قابلِ توجهی نیز به دست خواهند آورد که ما به ایرانیان ندادهایم. نکته دیگر اینکه امتیازهایی را که ما به ایرانیان دادهایم، بسیار کمتر از آن از است که از هلندیان در قراردادِ سالهای 1631 و 1652 گرفتهاند، زیرا در این قراردادها وضعِ ایرانیان در هلند نه تنها با وضعِ عمدهترین بازرگانانِ هلندی برابر است، بلکه ایرانیان میتوانند در ایالاتِ هلند به خرید و فروشِ هر گونه کالایی بی هیچ استثنا و محدودیتی مبادرت کنند. هلند باید خانهای برای اقامت در اختیار ایرانیان قرار دهد و آنان را از پرداختِ مالیات برای کالاهای مصرفی که در محلِ اقامت خود مصرف میکنند معاف کند.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد نگاره: چهرهٔ محمدرضابیگ اثر آنتونی کُیپِل(1661-1722م)، نقاش فرانسوی . #سرگذشت_آقای_سفیر (۳ از ۴) . ۲۳ / #اسفند / ۹۸ https://www.instagram.com/p/B9rl77XDQ1b/?igshid=390mkxs7cqhm
0 notes
. 🔵 موریس اِربِت، در رسالهای ماجراهای سفارتِ محمدرضابیگ، عدمِ آشناییِ او با آدابِ دیپلماسی و بیتوجهیِ او به شیوههای اداره و حکومتِ کشوری را که مدتی طولانی در آن زندگی کرده بود، بررسی کرده است. ارزیابیِ نویسندهٔ رسالهٔ يادشده دربارهٔ نظامِ حکومتیِ ایران در پایانِ دورهٔ صفوی و شخصِ شاه، شایانِ توجه است، هرچند که از عصبیتی خاص برخاسته باشد. . ⚪ موریس اربت مینویسد: «این جهلِ کامل و کمابیش نامطلوب به وضعِ دیگر ملتهای جهان را باید معلولِ روحیهٔ ایرانیان دانست. در نظرِ جنابِ سفیر، حکومت و اخلاقیاتِ فرانسویان چه اهمیتی میتوانست داشته باشد، در حالی که اطلاعِ وزیرانِ ولینعمتِ او و شخصِ شاه از اروپا بیشتر از اطلاعِ آنان از کرهٔ ماه نبود. بر هم زدن عادات برای ارضای کنجکاویِ بیهوده و کسبِ آگاهیهایی که اهمیتی برای دربارِ ایران نداشت، به چه کار میآمد؟ آیا بهتر، یا عقلاییتر نبود که به آسودگی قلیانِ خود را دود کند، دربارهٔ قرآن به تأمل بپردازد و به خریدِ اشیا و منسوجاتی اقدام کند که بتواند با آنها در بازگشت، محبتِ بزرگان را به خود جلب کند؟» . 🔴 این ارزیابی از دربارِ ایران و کارگزارانِ بلندپایهٔ آن به دورهای مربوط میشود که در زمانِ لوئی چهاردهم، به دنبال تحولاتِ عظیم در اروپا و دگرگونیهای بنیادین در آیینِ کشورداری و برآمدنِ رجالی مانند کُلبِر، کشورِ فرانسه به قدرتِ سیاسیِ بزرگی تبدیل میشد و این تحولات در خلاف جهت راهی بود که ایران در پایانِ دورهٔ صفوی در سراشیبِ آن افتاده بود. . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . ۲۲ / #اسفند / ۹۸ . #سرگذشت_آقای_سفیر (۲ از ۴) . . . #تاملی_درباره_ایران #صفویه #صفویان #شاه_سلطان_حسین #فرنگ #سفرنامه #کلبر #موریس_اربت #شاه #ایرانشهر #محمدرضابیگ #دیپلماسی #لوئی_چهاردهم #اروپا #فرانسه #سفیر #سفارت #ایران https://www.instagram.com/p/B9pD8fjjFBK/?igshid=azrgmid0x99w
0 notes
#تبریز سردسیر است. مردمِ سردسیر را اگر چه عقلِ معاش میباشد، اما در عقلِ معاد قصورِ تمام میدارند. . . . * نصیحتِ #بایزید_بسطامی (زاده ۱۸۳ هـ.ش 804 م) به مُریدِ خود #شیخ_ابواسحاق_ابراهیم_جوینانی که به تبریز میرفت. ** نگاره: تبریز، موزهی سنجش . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . ۲۱ / #بهمن / ۹۸ (در Sanjesh Museum موزه سنجش) https://www.instagram.com/p/B8ZYM7JjK8a/?igshid=hq6usihv0nsq
0 notes
. 2️⃣1️⃣ نامهی حاجیمیرزا آقاسی را آجودانباشی در لندن به وزیرِ خارجهی انگلستان تسلیم کرد و از آنکه پالمرستون فرصتِ مناسبی برای تحقیرِ هرچه بیشترِ دولتِ ایران به دست آورده بود، در تذكاریهی مورخِ [۲۸ دی ۱۲۱۸ هـ.ش 1840م] ، نظرِ حاجی را به این نکته جلب کرد که اگرچه دولتِ ایران همهی موادِ درخواستی را پذیرفته، اما از آنجا که برخی مطالب، «به نهجی که در تذکره ذکر شده»، از نظرِ حاجی «محو شده»، «هر وقت آن مطالب را دولت، درست به جا آوردند، یقین دوستی در میانِ دو مملکت برقرار خواهد شد.» . 3️⃣1️⃣ پالمرستون نوشته بود که باید همهی آن «نُه مطلبی» که در تذكاریهی او آمده بود، «به کلی و تمام به عمل آید» و در ضمنِ عذرخواهی «هیچ مطلبِ نامناسب نباشد. کارگزارانِ دولتِ ایران نباید به هیچ وجهِ منالوجوه» متعرض و مزاحمِ کارمندان سفارت انگلستان شوند، اما از آنجا که ابهامی در تعهدِ حاجی وجود داشت، باید فرمانِ مجددی صادر شود که «بهعينه مطابق با خواهشِ دولتِ انکریز باشد»؛ افزون بر این، آن فرمان باید در ایران «اشتهار يابد»، یعنی در همهی مساجدِ ایران خوانده شود تا مردمِ ایران از درجهی وهنی که به دولت وارد آمده است، آگاه شوند. . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . ۲۸ / #دی / ۱۳۹۸ . . . #به_مناسبت_برجام (۶ از ۶) #محمدشاه_و_عهدنامه_ها (۴) #برجام #حافظه_تاریخی #مشهورات_زمانه #حقوق_بین_الملل #منافع_ملی #تاملی_درباره_ایران #سفارت_انگلستان #ایران #ایرانشهر #پالمرستون #انگلستان #لندن #حاجی_میرزا_آقاسی #ایران #ایرانشهر #عهدنامه https://www.instagram.com/p/B7eQloNjrwp/?igshid=vzqpjveluvgf
0 notes
. 9️⃣ [حاجیمیرزا آقاسی ، صدراعظم وقت] در نامهی مورخهی [۲۳ شهریور ۱۲۱۸]، همهی موادِ تحمیلیِ پالمرستون[وزیر خارجه وقت انگلیس] را پذیرفت. او از اینکه لشکرکشی به هرات موجبِ «گرفتاریِ چاپارِ دولتِ سَنیّه» شده است، عذر خواست و اظهار داشت که فرمانی شرفِ صدور یافت و «متعلقانِ سفارتِ انگلیس، خواه ایرانی باشد یا غریبه، در امان ... و محفوظ» خواهند بود. عهدنامهی بازرگانی «مُقارنِ ورودِ ایلچی» بسته خواهد شد و خلاصه این که «چون همهی مطالبی که دولتِ بَهيّهی انکریز از دولتِ عِلّیه خواهشمند بودند، در کمالِ صدق و صفا پذیرفته شده، یقین داریم که از راهِ لطف، انگلستان نیز خارک را تخلیه خواهد کرد و «غائلهی نِقاری فی مابینِ دولتين» باقی نخواهد ماند. . 🔟 حاجی این «معذرتنامه» را در جوفِ نامهی دیگری، که به آجودانباشی نوشت، ارسال کرد و در آن نامه یادآور شد که «ظاهراً جز قبول چارهای» نبوده و دربارهی سبب این ناچاری، وخامتِ اوضاعِ مالیِ کشور را ذکر کرد و نوشت که «از مداخلِ ایران اسمی هست، رسمی نیست!» که در واقع جز اعترافی به سوء مدیریتِ خود نبود. او، آنگاه، در در تجاهلالعارفی استثنایی، نوشت:«قشونِ ایران، به سببِ اینکه جیره و مواجبش بهوقت نمیرسد، از مشق و نظام افتاده است. حُکّام که قاعدهی رعیتپروری نمیدانند، یا میدانند و زیادتیِ طمع فراموششان کرده است، رعیت را به ستوه آوردهاند. برای اینکه با همسایهها بسازیم، باید تکلیفِ ایشان را قبول کنیم و در فکرِ نظمِ داخل باشیم. چه چارهای هست؟» . 1️⃣1️⃣ شاه نیز در حاشیهی نامهی حاجی، در تجاهلالعارفی دیگر، در بیانِ سببِ مغشوش شدنِ کارِ دولت، نوشت که «نوکرانِ دلسوزِ کاردان در کنارند و به لوازمِ منصبِ خود نمیپردازند و به کارِ دیگران نظم میدهند» و، شاید، در تعریضی به مرشدِ خود، افزود که «از این جهت باید افسوس و دریغ خورد، نه برای گرفتاریِ چاپارِ دولتِ بَهیّهی انگلیس.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . 🔺 درباره سخنان اوباما و کری، دولتمردان ایران میگفتند مصرف داخلی برای آمریکاییها دار��. دولتمردان آمریکایی هم دربارهی سخنان امثال ظریف مدعی بودند مصرف داخلی برای ایرانیها دارد. اکنون پس از چهار سال - بیش از پیش - عیان است که کدام یک واقعیت بود و کدام دروغ. 🔺سخنان اسحاق جهانگیری مربوط به پاییز ۹۶ و چند ماه پیش از انفجار قیمت دلار است که از ۳۵۰۰ تا ۱۹ هزار تومن هم رسید. 🔺رخشارهی آخر جولیانی وکیل ترامپ است. . ۲۷ / #دی / ۹۸ https://www.instagram.com/p/B7bwLyVjyJf/?igshid=xxsdakdy4tsj
0 notes
. ... 5️⃣ [محمدشاه در دستخطی دیگر به یکی از دولتیان] مینویسد که شیطنتهای مستمرِ اهلِ هرات موجب شده بود قشونِ ایران «جنگ و تلافی» کند، زیرا «ما خودمان دولتی هستیم؛ نه رعیتِ روس و انگلیس هستیم!» وانگهی، اینکه ایران بخواهد حقِ خود را از هرات بگیرد، «این چه دخلی به روس و انگلیس دارد که به حرفِ روس برای ضرر به انگلیس بیایم؟»؛ . 6️⃣ آنگاه، شاه در پاسخ به بهانهجوییهای کارگزارانِ انگلیسی به اساسیترین نکته در مناسبات با انگلستان اشاره میکند و مینویسد: . 7️⃣ «قشونِ شاهِ مرحوم، یا محمدولیمیرزا ... هر سال به هرات میآمدند. چرا انگلیسیها حرفی نداشتند؟ من خود پیشِ جنگِ نایبالسلطنه[عباسمیرزا] بودم. نایبالسلطنه با هرات جنگ داشت. چرا این حرفها مذکور نمیشد؟ چرا با من این قدر میپیچند؟» . 8️⃣ شاه، که به احتمالِ بسیار التفاتی به علل و اسبابِ این سقوطِ اعتبارِ دولتِ ایران نداشت، در پایانِ دستخطِ خود، در مقایسهای میانِ استیصالِ ایران و اقتدارِ دیگر قدرتهای بزرگ، این اشاره را نیز میآورد که «ایلچیِ انگلیس سگِ کیست که در روس یا فرنسيس یا نَمسه[=اتریش]، آنجاها، صد یکِ این حرکات را با امپراطور یا رعیتِ آن ولایت بکند!» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد . 🔺رخشارهها: اولی مربوط به تیرماه ۱۳۹۴، پرسش و پاسخ فؤاد ایزدی و جواد ظریف درباره برجام. آخری هم توصیف ظریف از تحریمهای آمریکا تحت عنوان «کاغذپاره» است. . ۲۶ / #دی / ۹۸ . . . #محمدشاه_و_عهدنامه_ها (۲) #به_مناسبت_برجام (۴ از ۶) #برجام #حافظه_تاریخی #مشهورات_زمانه #حقوق_بین_الملل #منافع_ملی #تاملی_درباره_ایران #اتریش #عباس_میرزا #انگلستان #شاه #روس #انگلیس #ایران #ایرانشهر #جنگ #هرات #محمدشاه #آمریکا #کاغذپاره #ظریف #جواد_ظریف #فؤاد_ایزدی https://www.instagram.com/p/B7ZGr-RjgOw/?igshid=arskbvkal49i
0 notes
. 🔷 قائممقام فراهانی [وزیرِ عباسمیرزا و صدراعظمِ مقتولِ محمدشاه(متوفای ۱۲۱۴ هـ.ش 1835م)] در نامهای به فاضلخان گروسی، دو بیت از سعدی نقل میکند که: «مرا پیرِ دانای مُرشد شهاب / دو اندرز فرمود بر روی آب یکی آنکه بر خویش خودبين مباش / دگر آنکه بر غير بدبين مباش» . 🔶 «غیری» که میتوان به او بدبین نبود، در شعرِ سعدی، در معنای اخلاقیِ آن به کار رفته، اما «غيرِ» سیاست، به ضرورت، «غيرِ» اخلاقِ خصوصی نیست. اگر در اخلاقِ خصوصی بدبین بودنِ بیدلیل به غیر جایز نیست، در قلمروِ مناسباتِ قدرت، خوشبین بودنِ بیرویه به غیر گناهی بزرگ و نابخشودنیاست، زیرا «غيرِ» اخلاق، به اسم، با غیرِ سیاست یکی است و نه به رسم. . 🔷 قائممقام، در توضیحِ «غیری» که در قطعهی سعدی آمده، مینویسد که «مراد از این غیر، برّهها و گوسفندهاست، نه سگها و گرگها.» قلمروِ قدرتِ سیاسی، بیشهی گرگهای گرسنه است، باید آن بیشه و گرگهای آن را شناخت و آنگاه که ضرورت ایجاب کند، «برهانِ قاطع ... سیف و سَنان» آشکار کرد. . 🔶 قائممقام در نامهای به همان وقایعنگار - که پس از شکستِ سردارِ تُرک، چوپان_اوغلی، و فتحِ دولتِ ایران، عازمِ بغداد بود - نوشته، به برخی از ظرافتهای بینشِ سیاسیِ خود اشاره کرده است. . 🔷 قائم مقام مینویسد ما اهلِ جنگ نیستیم و «امید هست که به وضعِ خوب، بیجنگ و آشوب، مقاصدِ این دولت در آن دولت ساخته شود.» دولتِ او علاقهای ندارد که «بارِ دیگر، تیغِ جدالِ بینالمسلمين آخته» گردد و بر آن است که «خواهشهای این دولت، همه، امورِ جُزئیهی مُسَلَّمه است و شریعتِ ما سَهلهی سَمحه»؛ . 🔶 اما بلافاصله به وقایعنگار خاطرنشان میکند که اینطور نیست که ما علاقهای به جنگ نداشته باشیم، بلکه ما از این رو صلح میخواهیم که دشمن، «به تأییدِ شاهِ مردان، ضربی خورده و حسابی برده» است. صلحطلبیِ ما از جنگاوری است برای تأمینِ مصالحِ ملی، و پشتوانهی صلحطلبیِ ما نیز «سپاهِ مستعدی» است که باید برود و «قِلاع مُستَرَد شود.» میرزا با این استدلال اظهارِ امیدواری میکند که «ان شاءالله، آرامی خواهند گرفت.» . . . #تأملی_درباره_ایران #جواد_طباطبایی #نشر_مینوی_خرد نگاره: تیتر روزنامه آرمان به تاریخ ۳۰ آذر ۹۲ از خلال سخنان هاشمی رفسنجانی پس از توافق اولیه با غرب: «جان کری به ظریف قول داده کارها را درست کند.» . ۲۴ / #دی / ۹۸ (در Kerman, Iran) https://www.instagram.com/p/B7T85AkjRCt/?igshid=an8ct4iwvtyp
0 notes
.
🔷 [در سال ۱۲۸۶ هـ.ش، شیخ فضلالله نوری طی نامهای] به فرزند خود در نجف مینویسد که «یک کلمه در نظامنامه [=قانون اساسی]، آزادیِ قلم ذکر شد، اینهمه مفاسدِ روزنامهها از آن [برخاست]. وای اگر آزادی در عقاید بود؛ چنانکه اصرار دارند. “آتش به جانِ شمع فتد کین بنا نهاد!″».
.
🔶 با رواجِ «کلمهی آزادی» که «مزدکیانِ عصر» در ایران تبلیغ کردند، روزنامهها «بیمحابا» سخن از «گالیله و نیوتن و هوگو و روسو» به میان آوردند و آنان را «العياذبالله، از علماءِ امت و انبیاءِ بنیاسرائیل، افضل» شمردند. به نظر شیخ، تبدیل مجلس امر به معروف و نهی از منکر به مجلس آزادی از نتایجِ سَحَرِ مشروطیت بود و او تردیدی نداشت که با دمیدنِ صبحِ آزادی از اسلام جز اسمی بیرسم باقی نخواهد ماند…
.
🔷 نوری در دیدن بیرسمیهایی که با اعلام مشروطیت رواج پیدا کرده بود و در تشخیص آسیبهایی که از انتشار کلمهی آزادی بر کشور وارد می شد، چابک بود. توصيف او از استبداد اکثریت و اینکه «یک استبداد را صد هزار استبداد ساختهاند»، یادآورِ تعبيرِ طالبوف تبریزی است. شیخ از این نکته نیز غافل نبود که با برقرار شدن استبداد اکثریت ، و «با صد هزار حاکمِ ظالم» که بر کشور و «رعیتِ جوکارِ جورکش» تاختن گرفتهاند، بر گرفتاریِ آن گروههایی از رعیت که همیشه «زیرِ پا میرفتند و اسیرِ دستِ غارتگران و چپاولچیان بودند، بالاِضعاف افزوده است.»
.
🔶 اگر از انتقادهای شرعی شیخ فضلالله به نظام مشروطیت صرف نظر کنیم، تردیدی نیست که در ایرادهایی که او به این نظام میگرفت، نکتههای جالب توجه، اندک نبود، اما به نظر نمیرسد که نوری دریافت واقعبینانهای از دگرگونیهای در حال انجام پیدا کرده بود. پایداری شیخ تا پای دار از این اشتباه در محاسبه و بیخبری او از سرشتِ «حرکت جوهری» دوران جدید و «انقلاب دموکراتیکی» ناشی میشد که با دارالسلطنهی تبریز آغاز شده بود. در مقدمات نظری شیخ جایی برای توضیح افق آینده وجود نداشت و او گمان برده بود که مشروطیت، بازگشتی به «آزادیِ عهدِ قباد و مساواتِ مذهبِ مزدک» و «عادتِ دیرینهی حیدرینعمتی»است.
.
.
.
#تأملی_درباره_ایران
#جواد_طباطبایی
#نشر_مینوی_خرد
.
🔺نگاره: طناب دار شیخ در موزهی شهدای تهران
🔻به مناسبت ۱۱۲مین سالگرد ترور نافرجام شیخ به دست کریم دواتگر (۱۲۸۷ هـ.ش 1908 م)
.
۹ / #دی / ۱۳۹۹
https://www.instagram.com/p/CJZBowOjPc-/?igshid=qpitz9v2uyqe
0 notes