لوگو جشنواره فیلم ونیز
جشنواره فیلم ونیز
جشنواره فیلم ونیز (Mostra Internazionale d’Arte Cinematografica della Biennale di Venezia) قدیمی ترین و از معتبرترین جشنواره های سینمایی ست. این جشنواره اولین بار در اوت 1932 به عنوان زیر مجموعه ی دوسالانه ونیز (La Biennale di Venezia) برگزار شد. دو سالانه ونیز مجموعه ای از جشنواره ها و نمایشگاه های بین المللی در زمینه های هنری مختلف است که از سال 1895 هر دو سال یک بار در شهر ونیز ایتالیا برگزار می شود. امروزه به جز دو سالانه ی هنر و دو سالانه ی معماری، باقی جشنواره های زیر مجموعه ی دوسالانه ونیز عملن هر سال برگزار می شوند.
فستیوال فیلم ونیز هر ساله در اوایل سپتامبر در مجموعه ی کاخ سینما (Palazzo del Cinema) در جزیره ی لیدو (Lido) شهر ونیز برگذار می شود. این فستیوال در کنار فستیوال فیلم کن و فستیوال فیلم برلین از بزرگ ترین و مهم ترین جشنواره ای سینمایی به شمار می رود.
توضیحات کامل راجع به فستیوال فیلم ونیز و نحوه ی سفارش تیشرت و دیگر انواع لباس با طرح این فیلم ها را در وبسایت و فروشگاه سیناریوم بخوانید.
#سینما #Movie #Cinema #Film
Read the full article
0 notes
ابراهیم گلستان: اصغر فرهادی فیلمساز خوبی است
امیر فرخاد | خبرنگار
پیرو ساخت مستندی درباره «فیلم گاو» در گروه فیلم روزنامه همشهری، با آقای ابراهیم گلستان در لندن
گفتوگوی تلفنی کردم و نظر ایشان را درباره این فیلم و فیلمساز آن، داریوش مهرجویی جویا شدم. پاسخهای
آقای گلستان قابل تامل است...
سلام، خوب هستید جناب گلستان؟
سرکار؟
من فرخاد هستم، از تهران تماس میگیرم، روزنامه همشهری
من شما رو میشناسم؟
خیر
خواهش میکنم، بفرمایید
جناب گلستان، امسال پنجاهمین سال اکران فیلمهای گاو و قیصر هست، چرا این فیلمها، فیلمهای مهمی
شدهاند؟
من فیلم گاو را متاسفانه ندیدهام، در ایران نبودهام که ببینم
به این ترتیب نظرتان درباره موج نو چیست؟
عذر میخواهم، منظور شما موج نوی سینمای فرانسه است؟
خیر، منظورم موج نوی سینمای ایران است
تا زمانی که من در ایران بودم خبری از این موج نبود، تنها چیزی که من دیدم و میشود گفت آغاز موج نو بود، فیلم قیصر آقای کیمیایی بود
شما در جایی (دو سال، پیش در برنامه پرگار) از شرایط سخت فیلمسازی در آن دوران صحبت کردید، به
طور مشخص آن شرایط سخت چه بود؟
شرایط سخت آقای پهلبد بود و اربابش در حقیقت آقای جباری؛ اینها با تمام قوا کوشش میکردند که جلوی کار من را بگیرند، و شرایط سخت من فقط این دو بودند. پهلبد وزیر فرهنگ و هنر بود، شوهرخواهر پادشاه هم بود و آقای جباری که در حقیقت یک جورهایی شوهر آقای پهلبد بود...
جناب گلستان، شما به عنوان فیلمسازی که در درهه چهل...
چرا به من میگویید جناب؟
آقای گلستان؟
آهان این درستتر شد
آقای گلستان عزیز، شما در دهه چهل، خشت و آینهای را ساختید که به نظر میرسد مقدمهای بود برای
شکلگیری موج نو؛ آیا این جریان را پیشبینی میکردید؟
من با شما موافق نیستم، در دهه چهل خبری نبود، من پیشتر فیلمهای خبری میگرفتم، به سبک فیلمهای خبری یک فیلم داکیومنتری (مستند) ساختم، اتفاقا کنسرسیوم از آن فیلم خوشش آمد، و اسمش «از قطره تا دریا» بود و از آن پس دیگر من فیلمهای خودم را ساختم، و از سالهای ۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ هم من دیگر نتوانستم فیلم بسازم و دکانم را تعطیل کردم و تمام شد.
واقعا میگویم، من فیلمهایی که در ایران ساخته شدهاند را نمیرسم تماشا بکنم، به این دلیل که معتقدم، یک مقدار زیادی اتلاف وقت است و همچنین ناراحت کننده...
اما فیلم گاو در جشنوارههای جهانی مورد توجه قرار گرفت، تقریبا یک دهه پس از اینکه مستند شما با نام
«یک آتش» در جشنواره ونیز درخشید و جایزه برد
همانطور که گفتم من فیلم گاو را ندیدم. اما باید بگویم «یک آتش» اولین جایزه را برای ایران برد و قبل از آن هیچ فیلمی
مطرح نشده بود.
آیا شما به دلیل اینکه نمیتوانستید به فیلمسازی ادامه دهید ایران را ترک کردید؟
به این خاطر مهاجرت نکردم، من خیلی بعدتر، در سالهای ۷۰ مهاجرت کردم. آن اتفاقات در دهههای چهل و پنجاه میافتاد، در اواخر دهه شصت فرنگی میافتاد، من سال هفتاد و چهار و پنج از ایران بیرون آمدم. شما خودتان چند سالتان است؟
من ۳۵ ساله هستم
خوب شما آنوقتها نبودید
نه نبودم
خوب شما دارید به چیزهایی که شنیدهاید تکیه میکنید، من نمیدانم شما چطوری شنیدهاید
بله، من بر اساس آنچه که مطالعه کردم و به قول شما شنیدهام با شما گفتوگو میکنم، مطمئنا که تجربه عینی
شما را نداشته و به اندازه شما نمیدانم
شما میگویید ۳۵ سال دارید و من ۹۷ سال دارم، شما در ۶۲ سال اول زندگیِ من اصلا نبودهاید! این نه عیب شماست و نه حسن من؛ شما آنچرا که من در آن دوران دیدهام ندیدهاید و من هم آنچرا که شما دیدید پس از مهاجرت از ایران ندیدهام. من سینمای ایران را بعد از فیلم «اسرار گنج دره جنی» که ساختم دیگر ندیدم. و وقتی هم آنجا بودم اینقدر کار داشتم که به سینما نمیرفتم.
اما میشود راجعبه آن دوران صحبت کرد، نمی شود؟ آقای گلستان عزیز اگر اینطور باشد که اساسا
روزنامهنگار یا پژوهشگر جماعت باید به گذشته و تاریخ خود پشت کند!
ببینید چیزی که من آنوقت میدیدم و چیزی که شما نبودید که ببینید واقعا فرق میکند. شما میگویید فیلم گاو به جشنواره رفته، من هیچ فیلمی را نمیشناسم، به یاد ندارم، ندیده بودم که در محافل جهانی کاری کرده باشد. اگر هم رفته من نبودم که ببینم.
آقای گلستان، این فیلم توسط یکی از دوستان آقای داریوش مهرجویی مخفیانه از کشور خارج شد و به جشنواره رسید، اینطور نبوده که به شکلی مرسوم و رسمی ارسال بشود
چه سالی این اتفاق افتاد؟
اواخر دهه چهل، ۱۹۷۱ میلادی
من خبر ندارم، فیلم آتش در سال ۱۹۶۱ جایزه گرفت. زمانی که من در ایران بودم این فیلم را نشان نداده بودند. اگر
نشان میدادند من میرفتم.
نظرتان درباره سبک فیلمسازی آقای مهرجویی چیست؟
من اصلا از آقای مهرجویی هیچ فیلمی ندیدم. در همان ساله��یی که من فیلم میساختم، آقای مهرجویی از آمریکا برگشته بود میخواست فیلم درست بکند و میگفت فیلم درست میکند. هرگز بیش از این با آقای مهرجویی آشنایی نداشتم. فقط میدانستم یک آقایی که اسمش مهرجویی هست، در آمریکا درس خوانده، برگشته...
من گمان میکردم شما به عنوان یک فیلمساز، در این سالها سینما را دنبال کردهاید
من روزنامه میخواندم اما فیلم ندیدم، یعنی دسترسی نداشتم که ببینم. با تبلیغات و حرفایی که یک فیلم خوب است و یک فیلم بد که برای من فیلم نمیشود. من هیچ نمیخواهم قضاوت بکنم و همچنین نمیخواهم از زیر سوال شما در بروم، خیلی هم دلم میخواهد در این گفتوگویی که شما میفرمایید شرکت بکنم.من فقط اخیرا دو فیلم دیدم، یعنی ظرف پنج شش سال اخیر، که مال آقای... اسمش را فراموش کردم... آقای... یک آقایی است که اهل اصفهان هم هست...
آقای اصغر فرهادی را میفرمایید؟
بله، زودتر میگفتید... من در پاریس بودم و فیلمش را دیدم. و خودِ آقای فرهادی را هم در پاریس ملاقات کردم و خیلی هم از دیدنش خوشحال شدم؛ فرهادی را فیلمساز خوبی شناختم. شما با اشخاصی برخورد میکنید که از لحاظ علاقه و دوستی ممکن است خیلی به ایشان محبت پیدا کنید، آقای فرهادی برای من یکی از همین اشخاص است. یک کسی با من کار میکرد، کارمند من بود، من بردمش که فیلم درست بکند، نمیتوانست فیلم درست کند و نکرد، مهم هم نیست
که اسمش چه بود و دیدهام که دربارهاش تبلیغ میکنند که منتقد خیلی خوبی بود و فلان و فلان و فلان... ولی کارمند من بود نتوانست فیلم درست بکند، من او را به آبادان بردم که فیلم درست بکند و او دائم میگفت که من میخواهم به خرمشهر بروم و در آنجا رفیقی دارم، میروم او را ببینم. من فکر نمیکنم که اینطور آدمها بتوانند در سینما تاثیر بگذارند...
مسعود کیمیایی در کنار ابراهیم گلستان
آقای گلستان، شما پس از اکران فیلم قیصر درباره آن یادداشتی نوشتید و از این فیلم تمجید کردید. فیلم دیگری
از آقای کیمیایی ندیدید؟
بله، قیصرِ آقای کیمیایی را تماشا کردم و از آن فیلم خیلی خوشم آمد و یک مقاله هم نوشتم راجعبه فیلم قیصر و خوب هم دیده شد و یک فیلم دیگر از کیمیایی را هم دخترم روزی به من گفت که این فیلم را شوهرش فیلمبرداری کرده و از من خواست که بروم و آن را تماشا کنم و من آن را هم تماشا کردم. و این اولین و آخرین ارتباط من با سینمای نوی ایران بود...
نقد ابراهیم گلستان درباره فیلم گاو
Read the full article
0 notes