Tumgik
Photo
Tumblr media
دوست عزیزمان آرش کیخسروی امروز در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت شد و تا کنون نتوانسته ایم اطلاعی از وضعیت ایشان به دست آوریم.#وکیل_مدافع این تصویر مربوط به زمان بازداشت ایشان در مرجع انتظامی است. https://www.instagram.com/p/Bmn3xVCgRzk/?utm_source=ig_tumblr_share&igshid=u0dkwzse0a13
0 notes
Photo
Tumblr media
پاسخ وکلا به اظهارات رییس قوه قضاییه در خصوص فیلترینگ تلگرام: در یادداشتی از طرف وکلای شکایت‌کننده از بازپرس صادرکننده فیلترینگ تلگرام تاکید شد؛ تظلم‌خواهی جزو حقوق مشروع ملت ایران است/ مقام قضایی تنها می‌تواند به‌صورت موردی دستور فیلترینگ را صادر کند وکلای شکایت‌کننده از بازپرس صادرکننده فیلترینگ تلگرام در یادداشتی و در واکنش به صحبت‌های رئیس قوه‌قضاییه گفته‌اند: حتی اگر ابواب‌جمعی قوه مجریه برخلاف قانون، آزادی‌های مدنی ملت را با چالش مواجه سازند، عملشان برابر ماده 570 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) جرم بوده و قابل پیگرد کیفری است. اعتمادآنلاین| هفته گذشته آیت‌الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه‌قضاییه در واکنش به فیلترینگ تلگرام و با توجه به بازخورد جامعه نسبت به این موضوع گفته بود که در جریان مسدودسازی تلگرام بعضی به قوه‌قضاییه توهین کردند. همچنین او با اشاره به اظهارنظرهای مطرح شده در این خصوص و شکایتی که شش‌نفر از وکلای دادگستری از بازپرس صادرکننده فیلترینگ داشتند، گفت: «برخی می‌گویند قوه قضاییه چهل میلیون نفر را از حق خود محروم کرده است. انسان از نحوه برخی استدلال‌ها تعجب می‌کند. دولت و مجلس محترم مقرراتی را تصویب می‌کنند که محدود کننده است.» وکلای شکایت کننده از بازپرس صادرکننده فیلترینگ تلگرام در واکنش به این اظهارات در یادداشتی که در اختیار «اعتمادآنلاین» قرار داده‌اند به ارائه توضیحات حقوقی درباره اظهارات قوه‌قضاییه پرداخته‌اند که در زیر می‌آید؛ ریاست محترم قوه قضاییه نسبت به طرح شکایت اینجانبان از بازپرس صادرکننده دستور فیلترینگ تلگرام، انتقاد و اظهار تعجب کرده و مطالبی بیان کرده‌اند که برخلاف اصول عمومی حاکم بر حقوق کشور است؛ توضیحات ذیل به‌منظور تنویر افکار عمومی ارائه می‌شود. 1- دادرسی عادلانه به‌منزله حقی بشری است که ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن صحه گذارده و اصل بی‌طرفی یکی از شروط لازم برای تحقق آن است. اصل بی‌طرفی در نظام حقوقی اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد، به نحوی که در کلیه مذاهب، هیچ یک از کتب روایی و فقهی را نمی‌توان یافت که در باب قضا سخنی رانده و این اصل مهم را از قلم انداخته باشد. به عنوان نمونه، شهید ثانی در شرح لمعه و در کتاب قضا و در باب آداب قضا می‌فرماید:‌‌«واجب است قاضی ... با دو طرف دعوی به‌طور مساوی برخورد کند و نیز واجب است به سخن اصحاب دعوی گوش فرا دهد و …، همچنین تلقین کردن دلیل و مدرک به یکی از دو طرف یا هر چیزی که موجب ضرر برای طرف مقابل باشد، حرام است.👇🏾👇🏾👇🏾
0 notes
Photo
Tumblr media
آقای معاون. اینی که شما می گویید اسمش استقلال نیست، نقض صریح آزادی های مدنی است.
0 notes
Photo
Tumblr media
0 notes
Photo
Tumblr media
انشاء الله این ماه مبارک ماه گشایش همه حصر ها و بند ها باشد. رفع حصر و آزادی عبد الفتاح سلطانی.
0 notes
Photo
Tumblr media
شهر رمضان الذی انزلت فیه القران هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان...
0 notes
Photo
Tumblr media
خاطرات بسیار جالب و شنیدنی را از جناب استاد دکتر سید مرتضی ابطحی صاحب کرسی اقتصاد ضبط کرده ام که به زودی و به صورت اختصاصی از طریق کانال تلگرامی منتشر می کنم. خاطراتی راجع به یک شایعه که از زبان امام بیان شده که اقتصاد مال خر است. جمال عبد الناصر و مصدق. و نیز مطالبی راجع به صدام حسین. ماجراهایی که جناب استاد خود شاهد آن ها بوده اند.
0 notes
Video
چه جای عشرت؟
0 notes
Photo
Tumblr media
#من_محمد_نجفی_هستم
0 notes
Photo
Tumblr media
به شخصه اين نوحه را خيلي دوست دارم. اين نوحه با صداي زيباي جناب كاظم اسفندي حفظه الله در دهه هفتاد و در هيأت محله بالا شهرستان فسا خوانده شده است. شاعري كه سنجيده شعر مي گويد و مداحي كه قربة الي الله و به عشق حسين مي خواند. عاشق هيأت هاي بدون پاكت ام.
0 notes
Photo
Tumblr media
من علمني حرفا فقد صيرني عبدا. رحلت استاد گرانقدر جناب فخرالدين اصغري آق مشهدي غير قابل باور و جانكاه بود . در زمان د��نشجويي در مقطع كارشناسي ارشد ايشان مدير گروه ح��وق و سپس عهده دار رياست دانشكده شدند و در اين دوران خاطرات خوشي از خويش به يادگار گذاشتند. روحشان غريق رحمت الهي به بركت صلوات و قرايت فاتحه الكتاب. ابوذر نصرالهي
0 notes
Photo
Tumblr media
فاطمه فاطمه است شیعیان تولی یا همان دوستی با اهل بیت را جزو یکی از فروع دین تعریف كرده و علماي ايشان در تمام رساله های توضیح المسایل بدان تصریح نموده اند . حقيقت اين حب چیست و از کجا ناشی می شود؟ تجربه ی شخصی من این است که وجود این علاقه نتیجه تأثیر ناخواسته ای که محیط فرهنگی برمن گذارده، بوده است. گاهی از خويش می پرسم که‌ آیا این علاقه مقبول است؟ آیا این همان حبی است که درباره اش فرموده اند: حب علی جنه؟ آیا این عشقی که در وجود من است همان است که به قول حضرت رضا انسان را وارد حصن حصین لااله الا الله می نماید؟ باید دید که منشاء این علاقه چیست. تدبر و تعقل یا یک احساس ناشی از تعصب که به قول یکی از دوستان دروازه جهل است. ما فاطمه را دوست داریم، چون از اهل بیت است؛چون دختر محمد است؛ چون همسر علی است؛ چون مادر سادات است؛ و ما یاد گرفته ایم که باید او را به همين دلايل دوست داشته باشيم. این مدل علاقه راهی به رستگاری ندارد. علاقه ایست که جبر اجتماعی و جغرافیایی آن را به وجود آورده است. علاقه ای از سر احساس مطلق و نه لحظه ای تدبر که معصوم فرموده ساعتی از آن به عبادت ثقلین برتري دارد.اگر علاقه در نتیجه تعقل و تدبر نباشد "حب" نیست، بلکه هوسی مقدس است. دکتر علی شریعتی چه زیبا گفته: ‎خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. ‎نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است بله فاطمه فاطمه است: پیامبر اسلام دختران دیگری هم داشت ولی آنها فاطمه نشدند، امیر المومنین بعد ها همسران دیگری اختیار کرد ولی آنها هم فاطمه نشدند. پیامبر همسرانی داشت که بسیار دوستشان داشت و القاب زیبايي برایشان بر می گزید ولی آن ها هم فاطمه نشدند. زنان ایثار گر و مؤمن و محجبه و جهادگر بزرگی در صدر اسلام بودند ولی آن ها هم هیچکدام فاطمه نشدند. پس فاطمه بودن به فرزند پیامبر بودن و یا همسر علی شدن یا مورد محبت پیامبر قرار گرفتن یا… نیست. واقعا راز فاطمه بودن در چیست؟ من می گویم خردی که او را در دایره ی آیه تطهیر قرارداد و سبب شد تا تفسیر کوثر باشد. نظر شما چیست؟ ابوذر نصرالهی
0 notes
Photo
Tumblr media
شیعه با حب اهل بیت معنا پیدا می کند. اهمیت این علاقه به حدی است که از منظر شیعیان تولی یا همان دوستی با اهل بیت جزو یکی از فروع دین تعریف شده و در تمام رساله های توضیح المسایل بدان تصریح گردیده است. اما واقعا این حب چیست و از کجا ناشی می شود. تجربه ی شخصی من این است که وجود این علاقه نتیجه تأثیر ناخواسته ای که محیط فرهنگی برمن گذارده، بوده است. گاهی از خود می پرسم که‌ آیا این علاقه مقبول است؟ آیا این همان حبی است که درباره اش فرموده اند: حب علی جنه؟ آیا این عشقی که در وجود من است همان است که به قول حضرت رضا انسان را وارد حصن صین لااله الا الله می نماید؟ پاسخ به این سوالات سهل ممتنع است. معتقدم باید دید که منشاء این علاقه چیست. تدبر و تعقل یا یک احساس ناشی از تعصب که به قول یکی از دوستان دروازه جهل است. ما فاطمه{س} را دوست داریم، چون از اهل بیت است؛چون دختر محمد مصطفی است؛ چون همسر علی است؛ چون مادر سادات است؛ و ما یاد گرفته ایم که باید مادر سادات را دوست داشته باشیم و گاه در این دوست داشتن چنان غلو می کنیم که نتیجه می شود آن مدیحه سرایی هایی که کم و بیش شنیده ایم و من نمی خواهم بیان کنم. این مدل علاقه راهی به رستگاری ندارد. علاقه ایست که جبر اجتماعی و جغرافیایی آن را به وجود آورده است. علاقه ای از سر احساس مطلق و نه لحظه ای تدبر که معصوم فرموده ساعتی از آن به عبادت ثقلین برری می کند. روزی این موضوع را با دوستی در میان گذاشتم؛ گفت:«وجود معصوم دریایی است که فکر بشر قدرت غوص در آن ندارد» آیا این موضوع می تواند درست باشد. مگر خداوند در آخرین آیه سوره کهف به پیامبرش نفرموه «بگو که من بشری مانند شما هستم…» تازه به فرض هم که درست باشد مگر نه آن که: آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید مخلص کلام این که اگر حب در نتیجه تعقل و تدبر نباشد اسم اش حب نیست بلکه هوسی است که مقدس شده است. دکتر علی شریعتی چه ز��با در باره بانونی دو عالم گفته: ‎خواستم بگویم، فاطمه دختر خدیجهٔ بزرگ است، دیدم فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه دختر محمد است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. ‎خواستم بگویم، که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. ‎نه، این‌ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است بله فاطمه فاطمه است: پیامبر اسلام دختران دیگری هم داشت ولی آنها فاطمه نشدند، امیر المومنین بعد ها همسران دیگری اختیار کرد ولی آنها هم فاطمه نشدند. پیامبر 🔰🔰 🔰
0 notes
Photo
Tumblr media
عبور از ديوار بي اعتمادي عكس از خودم، عطاري، مشهد مقدس
0 notes
Photo
Tumblr media
زيبنده ترين زينت انسان حجاب و عفاف را برخي زيبا ترين زينت براي يك زن مي دانند و بر اين باور تأسي به بانوي دوعالم حضرت فاطمه زهرا مي نمايند. چند سال قبل كتابي از قم خريداري كردم به نام صحيفه فاطمه كه مشتمل بر سخنان گرانبهاي آن حضرت بود كه متأسفانه اين سخنان در جامعه مرد سالار به بوته فراموشي سپرده شده است. وزانت كلام و ايراد سخن در اوج فصاحت و بلاغت شكي باقي نمي كذارد كه صفت عالمه غير متعلمه برازنده ي اين بانوي بزرگ اسلام است. درباره زينب كبري بواسطه حضور در واقعه ي كربلا سخن بسيار است. لكن آنچه نقل محافل و منابر است مصيبت هايي است كه بر آن حضرت رفته ونه گوهري كه در وجود آن حضرت نهفته بوده كه به عقيله بني هاشم مشهور گشته است. امروز هم وقتي سخن از آن مخدرات به ميان مي آيد؛ فوراً متوجه حجاب و چادر و پوشيه مي شويم. غافل از اين كه اين عفاف مرهون دانش و معرفتي است كه ايشان در خاندان نبوت و امامت كسب كرده اند. مرد يا زن بودن فرق نمي كند، معرفت انسان را از كژي ها دور مي سازد، كمتر انسان كتابخوان و اهل مطالعه اي را مي شناسم كه پاي از دايره اخلاق بيرون نهاده باشند. بنابرين به ضرس قاطع مي گويم كه زيبنده ترين زينت هر انسان اعم از زن و مرد علم و دانش است... چون كه صد آيد نود هم پيش ماست. ابوذر نصرالهي پي نوشت: برخي از دوستان فوراً ننويسند ما پزشك يا مهندس يا معلم يا استاد دانشگاهي را مي شناسيم كه ولنگار است. بله در همه صنف ها افرادي هستند كه دانش به كارشان نيامده چنانكه سعدي مي فرمايد عالم بي عمل به زنبور بي عسل ماند. مقصود اين است كه در ميان قشر فرهيخته رفتار غير اخلاقي يا مجرمانه كمتر قابل جستجو است.
0 notes
Photo
Tumblr media
نه؛ اما نه! مرگان چغر شده است. مرگان چغر شده بود.ديگر نه تنها اشك مادران در او مردابي خاموش شده بود؛ كه تاب مادرانه نيز بر او بارويي بود؛ بگذار بگندد اين مرداب! بگذار بخشكد. پاييز؛ خشكيده و تكيده و خاموش. چغر و سوخته و بردبار. پاييز. پاييز برگ هاي زرد. برهوت بادهاي سرگردان. چنار برپاست. مرگان پاييز بسيار ديده است. نه! از چنار كهن فغان بر نمي خيزد. هرگز اشكابه اي نيست. گو گم شوند همه گريستن ها! كجاست خشم؟ سدي از خشم بر رود پير ترين چشم ها. تازيانه بر مرداب كهنه. سيلي بر گونه باران. خروش، خروش. بي تسليم. ستم بر ستم. نعره بر درد. فغان نه، فوران. چنگ در چشمان به اشك نشسته. فرزند نا خلف، فرزند ناخلف مويه ها، گريه ها، تسليم ها، رها. وارهيده. وارسته ديگر، مرگان! گم شويد اي همه ي نرم- دردهاي جانخوار! گر خشم و خنجر و خون، بي دريغ ببارد! قلب مرگان، مايه ي شرم كوير لوت. سايه! اين سايه چيست؟ كيست؟ كدام است؟ ها! توچه مي خواهي؟!... . -جاي خالي سلوچ پي نوشت: هرچه فكر مي كنم مي بينم#محمود_دولت_آبادی نمي توانسته اين جملات را براي #نون_نوشتن، نوشته باشد. وحي منزه است آميخته با سرشك ديدگانش... مرگان مادر ايران است. انگار همه اينها در سوگ ايران نوشته شده است. در سوك ستايش، در سوگ آتنا، در سوگ كيميا... در سوگ هاجر. در سوگ همه ي دختران ايران. دلم مي خواهد فرياد بزنم، فريادي بلند تر از برد تير آرش، فريادي فراتر از سبلان و سهند و دماوند و زرد كوه و تفتان ... فريادي به وسعت تمام ايران. براي مادرانم... براي خواهرانم. ابوذر نصرالهي.
0 notes
Photo
Tumblr media
نه؛ اما نه! مرگان چغر شده است. مرگان چغر شده بود.ديگر نه تنها اشك مادران در او مردابي خاموش شده بود؛ كه تاب مادرانه نيز بر او بارويي بود؛ بگذار بگندد اين مرداب! بگذار بخشكد. پاييز؛ خشكيده و تكيده و خاموش. چغر و سوخته و بردبار. پاييز. پاييز برگ هاي زرد. برهوت بادهاي سرگردان. چنار برپاست. مرگان پاييز بسيار ديده است. نه! از چنار كهن فغان بر نمي خيزد. هرگز اشكابه اي نيست. گو گم شوند همه گريستن ها! كجاست خشم؟ سدي از خشم بر رود پير ترين چشم ها. تازيانه بر مرداب كهنه. سيلي بر گونه باران. خروش، خروش. بي تسليم. ستم بر ستم. نعره بر درد. فغان نه، فوران. چنگ در چشمان به اشك نشسته. فرزند نا خلف، فرزند ناخلف مويه ها، گريه ها، تسليم ها، رها. وارهيده. وارسته ديگر، مرگان! گم شويد اي همه ي نرم- دردهاي جانخوار! گر خشم و خنجر و خون، بي دريغ ببارد! قلب مرگان، مايه ي شرم كوير لوت. سايه! اين سايه چيست؟ كيست؟ كدام است؟ ها! توچه مي خواهي؟!... . -جاي خالي سلوچ پي نوشت: هرچه فكر مي كنم مي بينم#محمود_دولت_آبادی نمي توانسته اين جملات را براي #نون_نوشتن، نوشته باشد. وحي منزه است آميخته با سرشك ديدگانش... مرگان مادر ايران است. انگار همه اينها در سوگ ايران نوشته شده است. در سوك ستايش، در سوگ آتنا، در سوگ كيميا... در سوگ هاجر. در سوگ همه ي دختران ايران. دلم مي خواهد فرياد بزنم، فريادي بلند تر از برد تير آرش، فريادي فراتر از سبلان و سهند و دماوند و زرد كوه و تفتان ... فريادي به وسعت تمام ايران. براي مادرانم... براي خواهرانم. ابوذر نصرالهي.
0 notes