آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند
حافظ - غزلیات
fire is not that from whose flame the candle laughs
fire is that which consumes the harvest of the moth
no one has removed the veil from the face of thought like hafez
such that they have combed the tips of speech's hair by his pen
hafez - ghazaliyat
4 notes
·
View notes
#حافظیه دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با من راه نشین باده مستانه زدند آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد صوفیان رقص کنان ساغر شکرانه زدند آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند (در حافظيه شيراز) https://www.instagram.com/p/CE0crR-FXaS/?igshid=7c0833dylc3v
0 notes
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه کار به نام من دیوانه زدند آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند حافظ (رحمه الله) (در Tehran, Iran)
0 notes